گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۹ - رفتن شاپور پیش شیرین و عتاب کردن شیرین به او

 

مرا بگدار با این دردمندی

کمر بر خون من تا چند بندی

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۱ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

چو کردی قامتش را نقش بندی

کشیدی سر به عیوق از بلندی

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۱ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

کشیدی روز هم زان آه چندی

شدی ابرش به سر سایه فکندی

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد

 

بگویم خوش بود شرط ست و چندی

ورا زین دنبه سازم پوزبندی

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۶ - پاسخ دادن خسرو، شیرین را

 

کشم تا چند از تو مستمندی

چو سگ، بر آستانم چند بندی

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۷ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را

 

مگر با من به پاکی عقد بندی

که از پستی نخیزد سر بلندی

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۵ - جواب دادن پروانه

 

دلم خواهد که دفع هر گزندی

بسوزد بر سرت همچون سپندی

اهلی شیرازی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۲ - در اظهار نمودن شیرین محبت خویش را به آن غمین مهجور

 

ز پرویز اربدینسان دردمندی

از اینجا تا سپاهان نیست چندی

وحشی بافقی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۵ - ادامه

 

ز پا بوس شهش ده سر بلندی

به ترویح قلوبش ارجمندی

نوعی خبوشانی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۷ - آغاز داستان محبت نامهٔ سوز و گداز

 

که بر کرسی عمر از ارجمندی

نهال قدشان گیرد بلندی

نوعی خبوشانی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
sunny dark_mode