گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۲ - رفتن خسرو به مداین و نشستن به پادشاهی

 

که در صورت شه ار صاحب کلاه است

به معنی دان که عاشق پادشاه است

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۹ - رفتن شاپور پیش شیرین و عتاب کردن شیرین به او

 

پس آنگه گفت شاهت عذرخواه است

برای مقدمت چشمش به راه است

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۰ - قصه فرهاد

 

به دل می گفت حق بر من گواه است

که این کوه خودی خرسنگ راه است

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد

 

بگفت او در خور من پادشاه است

بگفت از او به تو صد ساله راه است

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۳ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را

 

به دین عشق، خود دیدن گناه است

ز تو تا عشق صد فرسنگ راه است

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۷ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را

 

غم شاه از پی گنج و سپاه است

گدا در کنج وحدت پادشاه است

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۶ - صفت شب گذراندن پروانه

 

شب هجران که بی روی چو ماه است

بچشم عاشقان عالم سیاه است

اهلی شیرازی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷

 

به گلشن بی تو سروم دود آه است

به چشمم سبزه چون مژگان سیاه است

دلم را یاد تیغش تازه دارد

چو آن آبی که در برگ گیاه است

به خاک راه او از سنگ طفلان

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

در آن کشور که حفظ او پناه است

به خرمن برق آب زیر کاه است

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال

 

درین کشور چنان خوفی به راه است

که در هر گام، صد سر بی کلاه است

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال

 

سواد لفظ بر حالش گواه است

بلی روی پریشانی سیاه است

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - جنگ ها جو

 

مگو خورشید در ابر سیاه است

که فیل نوربخت پادشاه است

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - وصف و ذم فرس

 

گلی کو را جبینش جلوه گاه است

نشان بوسه ی خورشید و ماه است

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۹

 

ز نغمه تا خدا یک کوچه راه است

بر این حرف بلندم نی گواه است

به حق از تنگنای نی رسیدم

خوشا ملکی که اینش شاهراه است

همه سر اناالحق می سراید

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۷۰

 

ز پیری حاصل من مد آه است

که دود شمع کافوری سیاه است

صائب تبریزی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱ - مناجات

 

سیه نامه که بر عصیان گواه است

جمال عفو را خال سیاه است

ملا مسیح
 
 
۱
۲
۳
۴