عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
بزیر بالش آن زن نهان کرد
که یعنی خون زن نامهربان کرد
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
ز حق درخواستم تا حق چنان کرد
که دفع شرِّ مُشتی بد گمان کرد
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۴) حکایت امیرالمؤمنین علی کرم الله وجهه بامور
چنین سودی چو هر دم میتوان کرد
چرا از کاهلی باید زیان کرد
عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۴) حکایت پیر که پسر صاحب جمال داشت
چو خاک افشاند بسیار و فغان کرد
دلی پُر درد سر بر آسمان کرد
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد
پس آنگه کار آن دختر چنان کرد
که ده گنج روان با او روان کرد
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا
یکی دعوت به زیبائی چنان کرد
که صد دینارِ زر در خرجِ آن کرد
عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۹) حکایت شیخ ابوالقاسم همدانی
یکی دیگر درآمد همچنان کرد
بدین ترتیب ده کس را روان کرد
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۷) حکایت زلیخا
زهی چوگان که گوئی را چنان کرد
که از مشرق سوی مغرب دوان کرد
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۶) حکایت مؤذّن و سؤال مرد از دیوانه
چو نام خویشتن حق بینشان کرد
چه گونه یاد او هرگز توان کرد
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۲) حکایت گناه کار روز محشر
چو تو معشوق بودی او چنان کرد
که از چشم خود و خلقت نهان کرد
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۳) حکایت حسن بصری و شمعون
سرای من بهشت جاودان کرد
بفضل خویش دیدارم عیان کرد
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۳) حکایت قحط و جواب دادن طاوس
اگرچه میغ ترک آسمان کرد
تعجّب گر کنی زان میتوان کرد
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۵) حکایت مرد حریص و ملک الموت
کسی کو در چنین عمری زیان کرد
بغفلت عمرِ شیرین را فشان کرد
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۷) حکایت آن مرد که پیش فضل ربیع آمد
نزد دم تا سخن جمله بیان کرد
بلطفی قصّه زو بستد نشان کرد
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۷) حکایت محمود و شمار کردن پیلان
نکو زان سود کرد و بد زیان کرد
که هر کس آنچه دارد خرج آن کرد
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۸) حکایت شیخ علی رودباری
بزودی باد بیزن هم روان کرد
چو بادی بر سر آن گل فشان کرد
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۰) حکایت شاهزاده و عروس
که ابرهیم چون آهنگِ آن کرد
خداوند جهانش امتحان کرد
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
زدو نرگس چو ابری خون فشان کرد
بیک ساعت بسی طوفان روان کرد
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۵) حکایت مرد خاک بیز
نه بتوان یافت نه گم میتوان کرد
نه خاموشی رهست و نه بیان کرد
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
سر هر مه مه نو را جوان کرد
بطفلی پشت او همچون کمان کرد