گنجور

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵

 

روا مدار که با خنجر ستم ما را

بقول مدعیان بیگنه کشی یارا

چو گل ز ناخن حسرت مکن دلم را ریش

بخار شانه مزن طره سمن سارا

ندانم از چه سبب خون من بساغر ریخت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶

 

بدست غیر مده زلف پرشکن یارا

مکن ز پنجه غیرت شکسته دل ما را

چنان که بی تو زند جوش لجه اشگم

عجب که سینه نجوشد ز رشک دریا را

همین نه دل ز کف شهریان برد چشمت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷

 

اگر چه رفتی و کشتی ز دوریت ما را

بیا که جز تو نخواهیم خونبها یارا

نظر ز صورت زیبا بگو بپوشاند

کسیکه گفت بپوشان جمال زیبا را

بجز نیاز ز رعنا قدان نخواهی دید

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۶

 

مگر فکنده برخ یار من نقاب امشب

که روشنست جهان همچو آفتاب امشب

دلم که در سر زلفت قرارگاهش نیست

قرار در تو نگیرد در اضطراب امشب

سرای توبه که دی کرده بودمش معمور

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۳۰

 

رخش که از نظر خلق جمله محجوبست

عیان بدیده معنی ز صورت خوبست

چگونه دیده ظاهر به بیند آن رخسار

که از حیا به هزاران حجاب محجوبست

کرت هواست که بینی جمال آن محجوب

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۳۹

 

گرم ز زلف سیاه تو دست کوتاهست

کمند یاد تو پیوند جان آگاهست

هزار بادیه گر بیش آیدم همراه

چه غم ز سختی و سستی که دوست همراهست

چو کعبه مقصد کس شد غم مغیلان چیست

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۴۷

 

منم که با مژه تر کنم گهر سوراخ

توئی که کرده ز تیر غمم جگر سوراخ

ز بسکه چشم ببام و درت نهادم شد

ز کاوش مژه ام جمله بام و در سوراخ

بیاکه ناوک آهم دل فلک هر شب

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵۶

 

کسیکه ذوق تمنای دوستان دارد

مگر که شوق تمنای بوستان دارد

نشان و نام چه جوئی ز عاشق آزاد

که او نه بسته نامست و نه نشان دارد

غم کهولت و پیری کجا خورد پیری

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۸

 

کسیکه عشق تو بر نقد دل شدش صراف

چو زرخالص از هر غشی نماید صاف

اگر تو طالب اکسیر عافیت هستی

مسوز سیم و زر عمر ز آتش اخلاف

نهی بکوره اسراف نقد و نسیه بچند

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۰

 

چو بلبلی که بود آن بگلستان مشتاق

دلم بود بجمال تو دلستان مشتاق

جهانیان همه گر شوق بوستان دارند

مراست دیده بدیدار دوستان مشتاق

چو دیگران نیم ایدوست با وجود تو من

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۸

 

ز گل و گلاب و ز لاله پیاله می جویم

وزین دو نیز شراب دوساله میجویم

هنر اگر نبود زاهدا نباشد عیب

می و پیاله ز گل دور لاله میجویم

نثار تا کنمش دامنی ز مروارید

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۰

 

نه این زمان ز می جلوه تو من مستم

که سالهاست از این باده کهن مستم

دراین بهار ندانم بسر چها دارم

که دیگران بچمن جرعه نوش و من مستم

اگر نه بلبل زارم چرا بفصل بهار

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۲

 

بیا که تشنه لعلت چو آب یاقوتم

ببین که خون جگر بی لبت بود قوتم

فریب نرگس سحرآفرین جادویت

نموده محو ز خاطر فسون هاروتم

شهید ناز تو یا کشته وصالم من

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۰۹

 

نهان بابر نخواهی گر آفتاب تجلی

منه ز طره مشکین رخ نقاب تجلی

سحر که خسرو خاور علم برافرازد

کند ز شعشعه رویت اکتساب تجلی

بپیش دیده حجابی که داشتم برداشت

[...]

نورعلیشاه
 
 
sunny dark_mode