سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۵ - در بیان آنکه اصل در آدمی خلق است صورت را اعتبار نیست. زیرا که روز قیامت هرکس بلخق خود خواهد حشر شدن. اگر بصفت سگ باشد بصورت سگ حشر شود. دلیل بر آنکه التفات بر صورت نیست، حق تعالی سگ اصحاب کهف را از سلک اولیا خواند که ورابعهم کلبهم، چون در او خلق مردان بود صورتش رااعتبار ننهاد که ان اللّه لاینطر الی صورکم و لا الی اعمالکم و لکن ینظر الی قلوبکم و نیاتکم.
طاعت عادتی بود ز نفاق
نی ز عشق و ز صدق و شوق تلاق
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۶ - در بیان آنکه حق تعالی ارواح را پیش از اشباح بنهصد هزار سال آفرید و همه را برحمت خود میپرورد و آسوده میداشت. چون فرمود الست بربکم گفتند بلی. ندا کرد که اهبطوا. از این عالم بیچون در آن عالم چون روید و در قوالب آب و گل ساکن شوید وفای عهد شما ظاهر گردد. پس هر کرا آنجا عیشی و طیشی و راحتی بود اینجا باز جویان آن شود که حب الوطن من الایمان. و هر کرا نبود چه جوید، حیوانی باشد از این عالم رسته چون گاو و خر بصورت آدمی و بمعنی حیوان. حیوان از کجا و معرفت حق از کجا.
خود نبینی در آن وصال فراق
باشدت دائماً تلاق و عناق
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۷ - در بیان آنکه عالم چون کوهی است. و افعال و اقوال آدمیان چون صداها که بشخص وا میگردد بدی را بدی و نیکی را نیکی که انالانضیع اجرمن احسن عملا
هوشیاری است پردۀ عشاق
مانع آن کنار و وصل و تلاق
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۸ - در بیان آنکه موحدان در هر چه نظر کنند احد را بینند
عاشق الحق فارس سباق
هو للغیر فی الهوی سواق
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۳ - در مدح شمس الدین علی شاہ نیمروز
پیش او سر نهاده بر اطلاق
خسروان ممالک آفاق
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
این خبر شهره گشت در آفاق
کز جهان جادوئی برامد طاق
اوحدی » جام جم » بخش ۱۳۰ - در اعتقاد خود گوید
ملک انس و جان علیالاطلاق
« ابدی الظهور والاشراق »
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۳ - حق الیقین
چند از آیات انفس و آفاق
«اولم یکف» خوان علی الاطلاق
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۶ - المنشأ
آخرالامر صاحب اشراق
کرد تلویح سیم قلب رواق
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۳ - حق الیقین
عارف از اسمها علی الاطلاق
بهره یابد بقدر استحقاق
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل اول » بخش ۵ - الضلال المبین
چیست تفسیر ظلم بر اطلاق
جز تصرف به غیر استحقاق
عبید زاکانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق و شرح احوال خود و تضمین قطعهای از ظهیر فاریابی
پادشاه جهان علیالاطلاق
سایهٔ لطف حق ابواسحاق
شمس مغربی » ترجیعات » شمارهٔ ۱
آفتاب وجود کرد اشراق
نور او سربسر گرفت آفاق
سر فرو کرد پرتو خورشید
در تنزل ز هر دریچه و طاق
مطلق آمد به جانب تقیید
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۷
متمادی شدست یوم فراق
«کیف احوال؟ ایها العشاق »
درد ما را مگر دوایی نیست؟
که تو بس فارغی و ما مشتاق!
دل ریشم ز دوست مرهم یافت
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیعات
طلع العشق ایها العشاق
و استنارت بنوره الافاق
رش من نور شوقه و به
اشرقت ارض قلبی المشتاق
پرتو افکند آنچنان بدری
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در لباس مجاز گفته شده است
لاح برق یهیج الاشواق
تازه شد درد عشق و داغ فراق
شربت مرگ اگرچه جانسوز است
نیست چون فرقت تو تلخ مذاق
من که و خنده نشاط ای صبح
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳ - در بیان آنکه حقیقت حضرت حق سبحانه و تعالی هستی ساذج است و وجود مطلق
قید او سازوار با اطلاق
زهرش آمیزگار با تریاق
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۱ - قال بعض کبراء العارفین قدس سره معنی لااله الاالله ان لا شی ء مما یدعی الها غیرالله
در میان نسیت از کمال وفاق
فارقی جز تقید و اطلاق
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷۲ - انتقال از نکوهش شعر و سخنوری به مذمت شعرای روزگار
مستمر بر مکارم اخلاق
مشتهر در مجامع آفاق
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۳ - تمثیل حال انسان به گندم که با وجود آنکه گیاه سبز است و خواص گندم از اغتذا و غیره در وی از قوت به فعل نیامده است اطلاق این اسم بر وی می کنند اما مجازا لاحقیقة
نام گندم محاسب ارزاق
به حقیقت بر او کند اطلاق