گنجور

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱ - در عذر گوید

 

بنده در پیش شاه دین‌پرور

عقل در جل کشید و جان بر سر

پیش شه نامد این جهان خورده

چون نسیم بهار بی‌خرده

بنده چون ملک و عدل شاه بدید

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲ - اندر خط و قلم و کاغذ و خاطر گوید

 

از دل آبستن است خامهٔ من

زان همی گِل خورد چو آبستن

کز همه چیز تیره و روشن

نکند آرزو چو آبستن

سایه باید ز گل چو در ارمم

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۴ - فی افتخار نفسه علی اهل عصره

 

خطر من گهر پریشان کرد

تا که برخاست بانگ بردابرد

در زمانه سخنسرای شدم

تن گفتار را بهای شدم

لیک مدح کسی نگفتم من

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۵ - فی بیان حاله و حسب احواله رحمة‌اللّٰه علیه

 

گر در آورد یافت خلد و نعیم

ورنه جای ویست قعر جحیم

آنکه پهلو همی زند با من

پهلویی را نداند از دامن

شعر من گل محال او خار است

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۶ - فصل اندر ضعف و پیری

 

راکعم کرد روزگار حسود

از پس این رکوع چیست سجود

تا جوانی مددگه من بود

جوی عمرم پر آب روشن بود

آخر از آب من ز پاک بری

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۷ - فصل اندر تبدیل حال

 

بدر بودم شدم هلال مثال

نه بخندند ابلهان ز هلال

چون هلال دوتا شدم باریک

گشت عالم به چشم من تاریک

پنبه از گوش کرد بیرون مرگ

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۸ - التمثّل فی‌الاجتهاد

 

ابن خطّاب آن به مردی فرد

کعب احبار ازو روایت کرد

گفت اگر نه ز بهر این سه خصال

بودیی بودمی حیات وبال

کردمی اختیار خود را مرگ

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۹ - در رهایی جستن جان گوید از تن

 

رقص کن پیش دل به چارهٔ خویش

خرقه کن دلق چارپارهٔ خویش

زانکه در بارگاه بی‌بندی

نبود جان و جامه پیوندی

چند باشد به بند نان با تو

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۰ - اندر تفضیل سخن خویش گوید

 

از همه شاعران به اصل و به فرع

من حکیمم به قول صاحب شرع

شعر من شرح شرع و دین باشد

شاعر راست گوی این باشد

قسم من دان ز جملهٔ شعرا

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۳ - در قناعت و انزوای خویش گوید

 

ای که در زیر طبع گردونی

چند گویی مرا که از دونی

با چنین گنج در چنین گنجی

چه گنه گنج را تو ناگنجی

رنج با گنج و زحمت نااهل

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۴ - فی‌القناعة

 

گوشه‌ای گیر از این جهان مجاز

توشهٔ آن جهان درو می‌ساز

نه ترا با کسی بُوَد پیوند

تا تو گوئی بدرد و آنکس خند

دولت دین چو روی بنماید

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۵ - حکایت

 

آن شنیدی که بود پنبه‌زنی

مفلس و قلتبانش خواند زنی

گفتش ای زن مرا به نادانی

مفلس و قلتبان چرا خوانی

چه بود جرم من چو باشم من

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۶ - التمثیل

 

از پی نای و چنگ بوالخداش

خانه‌ای تنگ ساخت بوالنباش

تا همی گربه نای دارد و چنگ

موش را چیست به ز خانهٔ تنگ

تا بود گربه مهتر بازار

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۷ - حکایت

 

آن شنیدی که رفت نادانی

به عیادت به درد دندانی

گفت با دست از این مباش حزین

گفت آری ولیک سوی تو این

باد باشد چو بی‌خبر باشی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۸ - در صفت خلوت و تنهایی گوید

 

سلوتی نیست روح را از کس

سلوت روح خلوت آمد و بس

دهر بد رای و خلق بد بینند

راهت این است و مردمان اینند

یا به خلوت به خوش دلی تن زن

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۹ - در وصف بی‌طمعی و خویشتن‌داری خود گوید

 

من نه مرد زن و زر و جاهم

به خدا ار کنم وگر خواهم

گر تو تاجی دهی ز احسانم

به سرِ تو که تاج نستانم

زانکه چون طوق منّتت بکشم

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۰ - اندر افتخار خویش فرماید

 

ذم شنیدی ز مرغ عیسی‌رو

مدحم اکنون ز آفتاب شنو

گرچه چون من سخنگزاری نیست

بهتر از شاه گوش داری نیست

ورچه زین به سخن گزارد شاه

[...]

سنایی
 
 
۱
۲