سنایی
»
حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه
»
الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب
»
بخش ۱۸ - در صفت خلوت و تنهایی گوید
سلوتی نیست روح را از کس
سلوت روح خلوت آمد و بس
دهر بد رای و خلق بد بینند
راهت این است و مردمان اینند
یا به خلوت به خوش دلی تن زن
یا بر اینها نشین و جان میکن
کی فروشد خرد به رستهٔ جان
آب سیساله را به تایی نان
مگس و گربه سوی خوان پویند
سگ و زاغند کاستخوان جویند
گربه از بهر لقمهای خواری
میکشد با خروش و با زاری
گربه از بهر لقمه جور برد
ببر و شیر و پلنگ خود بدرد
باز شیر درنده در صحرا
گورخر را همی درد تنها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بحث درباره روح و خلوت اشاره دارد. شاعر میگوید که روح نیاز به مکان خلوت و آرام دارد و اگر در دنیای آلودهای با مردم بد روبهرو شود، باید یا به خلوت پناه ببرد یا با آنها سازگار شود. همچنین به نفوذ و تاثیر منفی جامعه بر روح اشاره میکند و به نوعی به فریبندگی دنیا و فساد در روابط انسانی میپردازد. در نهایت، به مقایسه ی رفتار حیوانات و انسانها میپردازد که برای بهدست آوردن خوراک و بقا، هر یک تلاش و زجر خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: روح انسان از دیگران آرامش نمیگیرد، بلکه آرامش واقعی روح تنها در خلوت و تنهایی به دست میآید.
هوش مصنوعی: دنیا پر از افراد بداندیش و بدخلق است؛ راه تو در این میان این است و این گونه مردم اطراف تو هستند.
هوش مصنوعی: یا در تنهایی با خوشحالی زندگی کن، یا در کنار این افراد بنشین و خودت را از بین ببر.
هوش مصنوعی: کی میتواند خرد معنوی و ارزشهای واقعی را به دنیای فانی و مادی بفروشد؟ آیا میتوان امید و زندگی را به خاطر یک نان و لقمهای ناچیز رها کرد؟
هوش مصنوعی: مگس و گربه به طرف سفره میروند، و سگ و کلاغ به دنبال استخوان هستند.
هوش مصنوعی: گربه برای به دست آوردن یک لقمه غذا، زحمت بسیار میکشد و با صدای بلند و ناله این کار را انجام میدهد.
هوش مصنوعی: گربه برای بهدستآوردن یک لقمه، باید با ببر و شیر و پلنگ بجنگد و آنها را شکست دهد.
هوش مصنوعی: شیر درنده در بیابان، گورخر را به تنهایی میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.