گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح

 

طرفه کوری دوربینِ تیزچشم

لیک از اُشتُر نبیند غیرِ پشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱ - باقی قصهٔ اهل سبا

 

بر درید آن گوسفندان را بخشم

که ز چوپان خرد بستند چشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل

 

هر زمانم غرقه می‌کن من خوشم

حکم تو جانست چون جان می‌کشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۲ - دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی

 

بحر گوید من ترا در خود کشم

لیک می‌لافی که من آب خوشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۵ - نواختن معشوق عاشق بیهوش را تا به هوش باز آید

 

من کنم او را ازین جان محتشم

جان که من بخشم ببیند بخششم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۵ - بقیهٔ نوشتن آن غلام رقعه به طلب اجری

 

آب از سر تیره است ای خیره‌خشم

پیشتر بنگر یکی بگشای چشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۷ - رفتن امیر خشم‌آلود برای گوشمال زاهد

 

خواست کشتن مرد زاهد را ز خشم

مرد زاهد گشت پنهان زیر پشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور

 

گرچه آن صوفی پر آتش شد ز خشم

لیک او بر عاقبت انداخت چشم

مولانا
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode