میکشید از بیهشیاش در بیان
اندک اندک از کرم صدر جهان
بانگ زد در گوش او شه کای گدا
زر نثار آوردمت دامن گشا
جان تو کاندر فراقم میطپید
چونک زنهارش رسیدم چون رمید
ای بدیده در فراقم گرم و سرد
با خود آ از بیخودی و باز گرد
مرغ خانه اشتری را بی خرد
رسم مهمانش به خانه میبرد
چون به خانه مرغ اشتر پا نهاد
خانه ویران گشت و سقف اندر فتاد
خانهٔ مرغست هوش و عقل ما
هوش صالح طالب ناقهٔ خدا
ناقه چون سر کرد در آب و گلش
نه گل آنجا ماند نه جان و دلش
کرد فضل عشق انسان را فضول
زین فزونجویی ظلومست و جهول
جاهلست و اندرین مشکل شکار
میکشد خرگوش شیری در کنار
کی کنار اندر کشیدی شیر را
گر بدانستی و دیدی شیر را
ظالمست او بر خود و بر جان خود
ظلم بین کز عدلها گو میبرد
جهل او مر علمها را اوستاد
ظلم او مر عدلها را شد رشاد
دست او بگرفت کین رفته دمش
آنگهی آید که من دم بخشمش
چون به من زنده شود این مردهتن
جان من باشد که رو آرد به من
من کنم او را ازین جان محتشم
جان که من بخشم ببیند بخششم
جان نامحرم نبیند روی دوست
جز همان جان کاصل او از کوی اوست
دردمم قصابوار این دوست را
تا هلد آن مغز نغزش پوست را
گفت ای جان رمیده از بلا
وصل ما را در گشادیم الصلا
ای خود ما بیخودی و مستیات
ای ز هست ما هماره هستیات
با تو بی لب این زمان من نو به نو
رازهای کهنه گویم میشنو
زانک آن لبها ازین دم میرمد
بر لب جوی نهان بر میدمد
گوش بیگوشی درین دم بر گشا
بهر راز یفعل الله ما یشا
چون صلای وصل بشنیدن گرفت
اندک اندک مرده جنبیدن گرفت
نه کم از خاکست کز عشوهٔ صبا
سبز پوشد سر بر آرد از فنا
کم ز آب نطفه نبود کز خطاب
یوسفان زایند رخ چون آفتاب
کم ز بادی نیست شد از امر کن
در رحم طاوس و مرغ خوشسخن
کم ز کوه سنگ نبود کز ولاد
ناقهای کان ناقه ناقه زاد زاد
زین همه بگذر نه آن مایهٔ عدم
عالمی زاد و بزاید دم به دم
بر جهید و بر طپید و شاد شاد
یک دو چرخی زد سجود اندر فتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری و فلسفی است که به ارتباط انسان با معشوق و جستجوی حقیقت پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا، احساسات عاشقانه و مفاهیم عمیق را به تصویر میکشد. او از بیخودی و جستجوی وصال میگوید و به تأملاتی در مورد وجود و عدم، علم و جهل، عشق و ظلم اشاره میکند. در این راه، نگاهی به مسأله نجات و بیداری روح از حالت خوابآلودگی دارد و بر اهمیت وصل و درک عمیق معانی زندگی تأکید میکند. با همجواری آن با آفرینش و فنا، فضای امیدبخشی ایجاد میکند که از دل تاریکی، نور و زندگی جدیدی برمیخیزد.
هوش مصنوعی: او به تدریج از حالت بیخبریاش شروع به بیان کردن میکرد و این کار را به لطف مهربانی و بزرگی جهان انجام میداد.
هوش مصنوعی: پادشاهی به مرد گدا گفت: ای گدا، زر و جواهری که به تو بخشیدم را بیاور و دامن خود را باز کن تا بتوانم آن را به تو بدهم.
هوش مصنوعی: جان تو در دوری من به تپش افتاده است، چونکه وقتی به زنگ خطرش رسیدم، او فرار کرد.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، در این حال که به خاطر دوری تو سرد و گرم سیر میکنم، از حالتی که به آن دچار شدهام، با خود بیا و مرا به حالت طبیعی خود بازگردان.
هوش مصنوعی: مرغی که متعلق به خانهی کسی است، بدون عقل و اندیشه، مهمان اشتری را به خانهاش میآورد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی نامناسب و ناهنجار وارد خانهای شود، آن خانه به شدت آسیب میبیند و خراب میشود.
هوش مصنوعی: خانهٔ مرغ، نماد جایی ساده و بیادعاست، و در اینجا گوینده به محدودیتهای عقل و فکر خود اشاره میکند. او به نوعی نشان میدهد که حواس و درک او در قید و بند دنیایی معمولی و پیش پا افتاده است، در حالی که در پی رسیدن به حقیقت و کمال الهی است. به عبارت دیگر، او به دنبال چیزی بزرگتر از تجربههای روزمره و دنیوی است و در جستجوی الهام و حقیقتی فراتر از درک و عقل خود است.
هوش مصنوعی: وقتی شتر در آب و گل وارد شد، نه رنگ و بوی گل آنجا باقی ماند و نه دل و جانش.
هوش مصنوعی: عشق به انسان فضیلت میبخشد، اما اصرار بر بیشتر خواستن، او را به زحمت و جهل میاندازد.
هوش مصنوعی: نادان در این معما به دنبال شکار است، در حالی که در کنار او خرگوشی به شکل شیر زندگی میکند.
هوش مصنوعی: اگر میدانستی و میدیدی که شیر در کنار توست، هرگز او را کنار نمیکشیدی.
هوش مصنوعی: او بر خود ظلم میکند و از عدالت دور میشود، این رفتار نشان دهنده بیعدالتیاش نسبت به خودش است.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به تضاد میان جهل و علم، و ظلم و عدالت اشاره دارد. در اینجا، نادانی شخص بهطور عمیقتر از دانایی او را تحت تأثیر قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه جاهل میتواند بر علم تسلط یابد و در مقابل، شخص ظالم نیز میتواند بر عدالت تسلط پیدا کند. این موضوع به ما یادآوری میکند که انسانها ممکن است در برابر حقایق و عدالت قرار بگیرند، ولی جهل و ظلم میتوانند آنها را گمراه سازند.
هوش مصنوعی: او دستش را گرفت، زیرا زمانی که او به راهی برود، من هم در آن زمان به او فرصتی میدهم تا از من کمک بگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی که این بدن بیروح به من جان میبخشد، روح من است که به من زندگی میدهد.
هوش مصنوعی: من با تمام وجود پذیرفتهام که او را از این زندگی با عزت نگهدارم، چون وقتی او با مهربانی من مواجه شود، بخشش من را خواهد دید.
هوش مصنوعی: هیچ کس جز جانهای پاک نمیتواند زیبایی دوست را ببیند و این جانهای پاک، فقط از مسیر او به کمال میرسند.
هوش مصنوعی: من به شدت از این دوست درد میکشم، مانند قصابی که بخواهد مغز نازک پوست را بیرون بیاورد.
هوش مصنوعی: ای جان، که از مشکلات و سختیها فراری هستی، به ما بپیوند و در گشایش راه ارتباط ما دعا کن.
هوش مصنوعی: تو به قدری در خودِ بیخودی و مستی غرق شدهای که وجود ما همیشه تحت تاثیر وجود توست.
هوش مصنوعی: در این زمان که تو در کناری، بی لب و گفتار، من به طور مداوم اسرار قدیمی را برایت بازگو میکنم. به شنیدن آنها توجه کن.
هوش مصنوعی: زیرا آن لبها از این نفس بر لب جوی پنهانی نفس میکشد.
هوش مصنوعی: در این لحظه، به شعور و درک خود توجه کن و گوش بسپار، زیرا در اینجا رازی وجود دارد که خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد.
هوش مصنوعی: زمانی که صدای وصال به گوش رسید، به تدریج آن کسی که مرده بود، شروع به تکان خوردن کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که حتی اگر از خاکسترهایی که از بین رفتهاند (نشانهٔ فنا) نشانهای باقی نمانده باشد، باز هم میتوان با لطف و زیبایی نسیم صبحگاهی، دوباره زندگی و جوانه زدن را تجربه کرد. زندگی و زیبایی میتواند از دل فنا و نابودی سر برآورد.
هوش مصنوعی: از آب نطفه کمتر نیست، زیرا خطاب یوسفها، چهرهای چون آفتاب به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: در آغوش پرندهای زیبا، که صاحب صدای دلنواز است، نیازی به ترس از طوفان و سختیها نیست. با اراده و فرمان، میتوان بر مشکلات غلبه کرد و به آرامش رسید.
هوش مصنوعی: هیچ سنگی از کوه وجود ندارد که از نازایی و بیفرزندی نداشته باشد، زیرا از این کوه، شتر زاییدهای در آمده که خودش، فرزند به دنیا میآورد.
هوش مصنوعی: از تمام این عالم فراتر برو، چرا که وجود چیزی باعث زایش و رویش مداوم است.
هوش مصنوعی: به صورت ناگهانی و با شوق و خوشحالی، اقدام به حرکت کرد و دو بار دور زد و سپس به حالت سجده افتاد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.