مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۴۳ - صفت دلبر معبر گفت
ای صنم گر معبری دانی
آنچه گویم بگیر تقدیرش
وصل بینم همی من اندر خواب
چون که باشد فراق تعبیرش
سنایی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - ترجیع در مدح تاجالدین ابوبکربن محمد
بی کوشش اجرام هنر کرد منیرش
بی گردش ایام خرد کرد خطیرش
گر ملک خرد ملک امیر تن او شد
نشگفت که تایید الاهیست وزیرش
بر چرخ عجب نیست گر از روی تفاخر
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۴ - ستایش امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام
ذوالخمار از نهیب شمشیرش
دید بر جان خویشتن چیرش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۳۲ - در مناقب امیرالمؤمنین حسینبن علی علیهماالسّلام
چون طباشیر وقت تأثیرش
جگر گرم را طُبا شیرش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
چرخ بیند چو بازوی چیرش
رخت بر گاو بر نهد شیرش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۸ - در مدح شیخالامام جمالالدّین ابونصر احمدبن محمّدبن سلیمان الصغانی
گاه تقریر و وقت تدبیرش
صبح خوش خندد از تباشیرش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۹ - در مدح صدرالدّین شمسالائمه ابوطاهر عمر
خصم در دست خاطرش چیرش
کُند باشد چو پشت شمشیرش
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۹ - در توحید و مناجات ومنقبت پیغمبر «ص» و امیرالمؤمنین «ع» و مدح منتجب الدین حسین بن ابوسعد ورامینی «ره» گوید
میری که در آفاق نیابند نظیرش
شاهی که توان خواند همی بدر منیرش
پیرایه اسلام شده بخت جوانش
سرمایه اقبال شده دانش پیرش
میری به کفایت ز وزیران جهان بیش
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۰ - آگاهی خسرو از رفتن شیرین نزد فرهاد و کشتن فرهاد به مکر
ز بهر آن که باشد دستگیرش
به دستاندر بود فرمانپذیرش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش
بر کفلگاه گور شد تیرش
بوسه بر خاک داد نخچیرش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
چون شد آنروز غم عنانگیرش
رغبت آمد به سوی نخجیرش
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۲) مناجات موسی با حق تعالی ودر خواستن او یکی از اولیا
چو باز آمد دریده بود شیرش
دلش خورده شکم زو گشته سیرش
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم
نیامد هیچ چیزی جای گیرش
که بود از هرچ پیش آمد گزیرش
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
حریر آورد خازن تا دبیرش
ز نام حق قلم زد بر حریرش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید
ز قول شرع مُردم من ز غیرش
شدم فانی ز عین دیده سیرش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
بجز جانان نگنجد در ضمیرش
که جانان باشد اینجا دستگیرش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
بجز یکی نگردد در ضمیرش
که یکی باشد اینجا دستگیرش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت سالک اینجا دید سیرش
بپرسید او ز پیر بی نظیرش