فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۱ - پادشاهی قباد چهل و سه سال بود
شنید این سخن شاه و نیرو گرفت
هنرها بشست از دل آهو گرفت
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۵۳ - پذیرفتن کوش سخنان پیر فرزانه را و چاره گری پیر درباره ی دو دندان و دو گوش وی
خورش داد تا تنش نیرو گرفت
رخ کهربا رنگ نیکو گرفت
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۷ - احوال سقراط با اسکندر
نظامی صفت با خرد خو گرفت
نظامی مگر کاین صفت زو گرفت
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۱ - داستان سگ و صیاد و روباه
شیرسگی داشت که چون پو گرفت
سایه خورشید بر آهو گرفت
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
هرکه شد همخانه با او خوگرفت
همنشین گردید و بوی او گرفت
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲ - حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست
ز روشن دلش ملک پرتو گرفت
وزیر کهن را غم نو گرفت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۰
زلف به ظلم گر چه جهانی فرو گرفت
نتوان همه جهان به یکی تار مو گرفت
در ماهتاب دوش خرامان همی شدی
ماهت بدید و چادر شب پیش رو گرفت
من چون کنم که روی دگر خوش نمی کند
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰
چندان نظر تمام، که دل نقش او گرفت
از وی نظر بدوز چو دل را فرو گرفت
بیرون رو، ای خیال پراکنده، از دلم
از دیگری مگوی، که این خانه او گرفت
ای پیرخرقه،یک نفس این دلق سینهپوش
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶۹ - باز آمدن سام به نزد شدید و جنگ کردن
بخندید ازو سام و نیرو گرفت
بیازیدش آنگاه بازو گرفت
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶
سلطان عشق، ملک دل و دین، فرو گرفت
او حاکم است، نیست کسی را بر او، گرفت
ملک مزلزل دل دیوانگان عشق
آخر قرار بر مه زنجیر مو گرفت
ای گل به نازکی بنشین، بر سریر حسن
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵
مه لاف حسن زد به نو زا رخ بر او گرفت
خط جانب رخ نو گرفت و نکو گرفت
بوی تو چون شنیدن گل عندلیب مست
چندان کشید ناله که آواز او گرفت
از بوس پایه سرو بهم پوست باز کرد
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۸
ذکر جمیل یار جهان را فرو گرفت
عالم گرفت، لیک بوجه نکو گرفت
جان نکته ای شنیداز آن حسن بر کمال
سوزی زدل برآمد و شوری درو گرفت
فارغ شد از سلامت و راه فنا گزید
[...]
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰
حسنت که آفتاب تجلی از او گرفت
یک جلوه کرد و مملکت دل فرو گرفت
یک تار از آن دو سنبل پرچین به چین رسید
از زلف مشک بوی تو در مشک بو گرفت
دل اعتکاف کوی تو دارد بر او مگیر
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
صیت جمال روی تو عالم فروگرفت
حسنت جهان گرفت و بوجه نکو گرفت
زاهد که منع عاشق دیوانه می نمود
رویت چو دید آتش عشقش درو گرفت
بی پرده تاب حسن و جمالش کسی نداشت
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۳۹- مولانا حسن مویینه دوز گیلانی
یوسف اگر چه مصر بوجه نکو گرفت
اما حدیث حسن تو عالم فرو گرفت
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۱ - حکایة العابد الذی قل الصبر لدیه فتفوق الکلب علیه
کلب، در دنبال عابد بو گرفت
آمدش دنبال و رخت او گرفت