فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
فروغ نور ظلمت را زدودی
پس این کون و فساد ما نبودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
و لیکن گر ورا دشمن نبودی
پس این چندین هنر با که نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
تنش را گر ز درد آهو نبودی
دهانش را شکر شیرین نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
مشعبدوار چابک دست بودی
عجایبهای گوناگون نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى
مگر چون حسرت عشق آزمودی
چنین جبّار و گردنکش نبودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
و گر بر کهربا لب را بسودی
به ساعت کهربا یاقوت بودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
تو چندان خویشتن را می ستودی
به نام نیک و خود بد نام بودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۹ - رفتن دایه بار دیگر به پیش ویس و حال گفتن
مرا گر بیم آزارت نبودی
بسا رنجا که رامین آزمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین
اگر بختم مرا یاری نمودی
دلارامم بجز ویرو نبودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان
اگر دیدار رامین را نبودی
تو نام ویس از آن گیهان شنودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
دل رامین صبوری چون نمودی
به چونان جای چون بر جای بودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۲ - بردن شاه موبد ویس را به دز اشکفت و صفت دز و خبر یافتن رامین از ویس
اگر روزی ازو آزرده بودی
عفو کردی و خشنودی نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست
تو در دریای هجرم غرقه بودی
ز موج غم بسی رنج آزمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
اگر رامین به کس شایسته بودی
وفا با ویسهٔ بانو نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را
ندیدم در مدارا هیچ سودی
که دل هر ساعتی زاری نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۵ - پاسخ دادن ویس رامین را
چرا بر دایه خشم آلود بودی
مرو را آن همه خواری نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۰ - پاسخ دادن رامین ویس را
چو تو خامش شوی گویم چه بودی
که دیگر باره آزاری نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۵ - فرستادن ویس دایه را در پى رامین و خود رفتن در عقب
اگر کشتی کنون بارش درودی
و گر گفتی کنون پاسخ شنودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
چه آهو دیدی از من تا تو بودی
که چندین خشم و آزارم نمودی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین
مرا در مهر بسیار آزمودی
به مهر اندر ز من خشنود بودی