×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
سران راهمه سر پر از گرد بود
ز جمهورشان دل پر از درد بود
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۷ - درخیانت بسرم و گشوده شدن شهر بلخ گوید
زریر جوان آن زمان خرد بود
نه هنگام ناورد آن گرد بود
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۴۹ - گردیدن قارن به گرد چین و سپردن چین به نستوه
کسی کاندر آن مرز او مرد بود
دل مردمان زو پر از درد بود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۵ - التمثّل فیالرؤیاء و تعبیره و هو ثمانون رؤیا عجیبة
باد اگر گرم یا که سرد بُوَد
هردو گنجور رنج و درد بُوَد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۱ - فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح
مرد بیعلم لیف درد بود
دُر ز بحر بزرگ خرد بود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۵ - فی تفصیل العلل و بیانالامراض
نزله از انصباب سرد بُوَد
زو به بطن الدماغ درد بُوَد
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۰ - فرو گفتن داستان به طریق ایجاز
سکندر که شاه جهانگرد بود
به کار سفر توشهپرورد بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵۹ - افسانه آب حیوان
نبرده جوانی جوانمرد بود
که روشن دلش مهر پرورد بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۲۰ - گفتار ارسطو
بجز آنکه آن جنبشی فرد بود
سه جنبش به یکجای در خورد بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۶ - رسیدن اسکندر به حد شمال و بستن سد یاجوج
ز سودای ره کهآن نه کم درد بود
سوادی بدان سیم در خورد بود