فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
هران کس کاو ترا بیند بدین حال
بگوید بر تو این گفتار در حال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۷ - فی رؤیا الصنّاعین
مرد بیطار و رائض و کحّال
چون دلیلاند بر تباهی حال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۱ - حکایت در عفو پادشاه
گنهم خُرد بود ز اوّل حال
کشتن از بهر آن چو بود محال
عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۰۱
بر بوی وصال میدویدم همه سال
گفتی بنشانمت ازین کار محال
جانا منِ برخاسته دل شمع توام
گر بنشانی مرا بمیرم در حال
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
گفت کردم توبه از ناموس و حال
تایبم از شیخی و حال و محال
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت یوسف و ده برادرش که در قحطی به چاره جویی پیش او آمدند و گفتگوی آنها
از سر بیچارگی گفتند حال
چارهای میخواستند از تنگ حال
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۵ - در طلب دوست و اعیان کل و گنج حققی یافتن و اسرار امیرالمؤمنین علی کرّم اللّه وجهه در جاة گفتن فرماید
سوی آن گنج رو از وی بدانحال
که آسانت نماید گنج فی الحال
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
نیست رنج زیرکان در هیچ حال
سخت تر از صبر کردن بر محال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۸ - قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بینیازی از آن هدیه و از آن سبو
جزو جزو خم بهرقصست و بهحال
عقل جزوی را نموده این محال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۵ - فرق میان دانستن چیزی به مثال و تقلید و میان دانستن ماهیت آن چیز
قطب گوید مر ترا ای سستحال
آنچ فوق حال تست آید محال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۶ - با خویش آمدن عاشق بیهوش و روی آوردن به ثنا و شکر معشوق
آفت ادراک آن قالست و حال
خون بخون شستن محالست و محال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴ - مناجات و پناه جستن به حق از فتنهٔ اختیار و از فتنهٔ اسباب اختیار کی سماوات و ارضین از اختیار و اسباب اختیار شکوهیدند و ترسیدند و خلقت آدمی مولع افتاد بر طلب اختیار و اسباب اختیار خویش چنانک بیمار باشد خود را اختیار کم بیند صحت خواهد کی سبب اختیارست تا اختیارش بیفزاید و منصب خواهد تا اختیارش بیفزاید و مهبط قهر حق در امم ماضیه فرط اختیار و اسباب اختیار بوده است هرگز فرعون بینوا کس ندیده است
گر فراموشم شدست آن وقت و حال
یادگارم هست در خواب ارتحال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۱ - معاتبهٔ مصطفی علیهالسلام با صدیق رضی الله عنه کی ترا وصیت کردم کی به شرکت من بخر تو چرا بهر خود تنها خریدی و عذر او
گفتم این ماخولیا بود و محال
هیچ گردد مستحیلی وصف حال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور
نبض او بگرفت و واقف شد ز حال
که امید صحت او بد محال
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه
و آن دگر گویدم به نسبتِ حال
که نزاری و توبه، اینت محال!