گنجور

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۳ - و له ایضاً: عَلَیهِ الرَّحمَه

 

یاد آیدم چو محنت ایام سخت خویش

بر تن درم چو مردم دیوانه رخت خویش

بیمار درد هجرم و مرگم بود طبیب

دارم دوا زخون دل لخت لخت خویش

پشمین کلاه خویش به سلطان نمی دهم

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۴ - در منقبت حضرت صاحب الأمر و الزّمان علیه السلام

 

دو چیز مایه ی عشرت بود، علی التّحقیق

وصال یار موافق، وصل جام رحیق

وصول جام رحیق است، آیت دولت

وصال یار موافق، سعادت و توفیق

به سالخورده می ناب و خورد سال نکار

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۵ - در منقبت و رثاء حضرت فاطمه ی زهرا علیه السلام

 

امروز قلب عالم امکان بود ملول

روز مصیبت است و گه رحلت رسول

باشد ملول گر دل خلقی شگفت نیست

که امروز قلب عالم امکان بود ملول

کشتی چرخ غرقه ی طوفان اشک شد

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۶ - ایضأ در رثاء حضرت صدیقه ی کبری و سیده ی نساء علیه السلام

 

ما را کجا به کوی تو ممکن بود وصول

که آنجا خیال را نبود قدرت نزول

طول زمان هوای تو از سر بدر نبرد

اصلی بود محبت و الاصل لا یزول

گفتم به عقل چاره کنم، درد عشق را

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۷ - در نعت و منقبت عقل اول و پیغمبر آخر حضرت خاتم النّبیّین صلی الله علیه و آله و سلم

 

ای در وجود تو کون و مکان عدم

نتوان حدوث ذات تو را فرق از قدم

با نسبت وجود تو هستی کائنات

مانند هستی قطرات است نزد یَم

«لَولاکَ لَما خَلَقتُ اللَفلاکَ» در ثبات

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۸ - در وفات شیخ الفقها حاج ملّا علی کنی می فرماید

 

ای دریغا که باز در اسلام

خللی روی داد، سخت عظیم

«ثُلمةٌ لا یسدُّها شیء»

یافت ره، در اساس شرع قویم

منکسف گشت شمس چرخ هدی

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۹ - در منقبت ولیّ خدا و وصیّ نبی، علیّ مرتضی علیه السلام

 

با غم هجر تو جانا، شادمانی چون کنم

چون سرآمد دور عمرم، زندگانی چون کنم

عاشقان را کامرانی باشد از دیدار یار

من که دور از یار گشتم، کامرانی چون کنم

موسی آسا یافتم ره تا به طور قرب دوست

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۰ - و له عَلَیهِ الرَّحمَه ایضاً فی التّشبیب و التّحبیب

 

امروز دلا از دوش، آشفته‌ترت بینم

جز مستی می در سر، شور دگرت بینم

هرچند بُدی هر روز، آشفته و دیوانه

امروز زهر روزه، دیوانه ترت بینم

گویا شده ای عاشق، ای که بدین گونه

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۱ - مختوم و موشّح به مدح آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم

 

افکنده موی یارم، بس عقده‌ها به کارم

آشفته‌تر ز حالم، گردیده روزگارم

هرچند پار هم بود، دیوانگی شعارم

امسال شور مستی، افزون بود زپارم

مستم ولی نه از می، سرمست لعل یارم

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۲ - موشّح به نام نامی حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام

 

چشمان تو امروز نموده است خرابم

آن گونه که مدهوش به فردای حسابم

هجران و وصال تو بود خلد و جحیمم

اندیشه خود جرم و خیال تو صوابم

با عدل تو حسن عمل نیست امیدم

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۳ - ایضاً در منقبت شاه ولایت مآب حضرت ابو تراب علیه السلام

 

چون ماه رخت به خواب بینم

در تیره شب آفتاب بینم

من آن چه کنم گناه باشد

تو آن چه کنی ثواب بینم

در دور لبت، مدام خود را

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۴ - در مدح امیرالمؤمنین و امام المتقین علیه السلام

 

حالی دارم پریش و وضعی درهم

مرغی دلی مبتلای دام دو صد غم

از ستم آسمان و کید مه و مهر

روزم جمله شب است و شب همه مظلم

آمدن از این سپس بلار به کشتی

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۵ - مزیّن به اسم مبارک نبی و وصیّ صلی الله علیه و آله و سلم

 

روزگار پیش از این، خوش روزگاری داشتیم

چشم روشن از مه روی نگاری داشتیم

بود با زلف و رخ او صبح و شام ما به خیر

عشرت افزا دوره ی لیل و نهاری داشتیم

سبزه ی خط در گلستان رخش نارسته بود

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۶ - در مدح حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام

 

رنج‌ها برده فراوان، هنر آموخته‌ام

وز همه عشق ترا خوب‌تر آموخته‌ام

نی خطا گفتم جز عشق، ندارم هنری

به عمر همین یک هنر آموخته‌ام

تا نموده است ز خود بی‌خبرم جذبهٔ دوست

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۷ - موشّح و مختوم به نام نامی حضرت صاحب الزمان علیه السلام

 

گدای میکده ام خشت زیر سر دارم

زمهر افسر و از کهکشان کمر دارم

زیمن عاطفت پیر می فروش مدام

شراب صافی و ساقی سیمبر دارم

مبین به چشم حقارت به وضع مختصرم

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۸ - در ستایش و مدح مولای پرهیزکاران علی بن ابیطالب علیه السلام

 

مایهٔ ایمان و کفر، عشق تو شد ای صنم

خاک سر کوی تو است، قبلهٔ دیر و حرم

گر تو شوی بی نقاب، ای مه من آفتاب

در برت از روشنی، دم نزند صبحدم

گرد من و گرد تو، صف زده جانا مدام

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۹ - در مدح شاه اولیا علیه صلوات الله فرماید

 

ما پاک دلان بی ریاییم

مرآت جمال کبریاییم

در طور تقرّب و تجرّد

مدهوش تجلّی خداییم

از خویش تهی، زدوست سرشار

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۸۰ - و له ایضاً علیه الرَّحمَةِ و الغُفران

 

خاطر از زلف تو امروز، پریشان کردم

دیده از فرقت رخسار تو گریان کردم

شکرلله که به یمن شرف دولت عشق

خویش را مالک صد ملک سلیمان کردم

تا مرا سلطنت فقر، به پوشید لباس

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۸۲ - ایضاً منه علیه الرَّحمَةِ و الغُفران

 

ای دل ز غنم کم گو، از فقر و فنا دم زن

سلطان حقیقی شو، پا بر همه عالم زن

این ملکت فانی را، با دون طلبان بگذار

در دولت باقی چنگ، چون زاده ی ادهم زن

رب ارنی گویان، در طور تقرب شو

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۸۳ - ایضاً منه تَغمّدهُ الله تعالی برحمته

 

ای یاد تو مونس دل من

رخسار تو شمع محفل من

فردوس، نمی کنم تمنا

تا کوی تو هست منزل من

شادم که غم تو ای دل آرام

[...]

محیط قمی
 
 
۱
۷۱۳
۷۱۴
۷۱۵
۷۱۶
۷۱۷
۷۷۰