مایهٔ ایمان و کفر، عشق تو شد ای صنم
خاک سر کوی تو است، قبلهٔ دیر و حرم
گر تو شوی بی نقاب، ای مه من آفتاب
در برت از روشنی، دم نزند صبحدم
گرد من و گرد تو، صف زده جانا مدام
گرد تو دل دادگان، گرد من اندوه غم
بخت من و چشم تو، هر دو به خوابند لیک
این یک تا روز حشر، آن یک تا صبحدم
شوق لب لعل تو، زاهد صد ساله را
جانب دیر مغان، برده زطوف حرم
دور جهان را بقا، نیست بیا ساقیا
باده پیاپی بده، وقت شمر مغتنم
تا کی غم می خوری، باده بنوش ای رفیق
که هیچ جز وصف جام، نمانده باقی به جم
آن چه زدیوان غیب، گشته مقرر نخست
هیچ به تدبیر ما، می نشود بیش و کم
طی طریق طلب، کردن ناید زما
را بود آتشین، ما همه مومین قدم
پشت سپهر برین، خمیده دانی ز چیست
پی سجود در، شه ملایک خدم
ابن عمّ مصطفی، دست بلند خدا
که برتر از نُه سپهر زده ز رفعت علم
شها چو چهر تو را، نگاشت نقاش صنم
بر خود تحسین نمود، بر رخ خوب تو هم
نسبت ذات تو را، به ماسوا، کی توان
نزد وجودت بود، کون مکان چون عدم
موجب ردّ و قبول، حبّ تو بغض تو است
ختم شد اینجا کلام، شها و جفّ القلم
مدح تو را اگر «محیط» چنان که باید نمود
گوید و گردد به کفر، چو غالیان متّهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیبایی معشوقه اشاره دارد و به نوعی تقابل بین ایمان و کفر را مطرح میکند. شاعر به خاطر عشق به معشوقهاش، دلبستگیهای دنیوی را کنار گذاشته و به توصیف زیبایی او میپردازد. او عشق به معشوق را همچون قبلهای مقدس میداند و میگوید که حتی زاهدان صدساله نیز تحت تاثیر این عشق قرار گرفتهاند. شاعر با اشاره به بیثباتی دنیا و لزوم نوشیدن باده (نماد لذت و شادی) از غم و اندوه میگوید. او همچنین به مقام و شأن معشوقهاش اشاره کرده و به این نتیجه میرسد که عشق به او میتواند باعث رد و قبول افراد شود. این شعر به زیبایی و عمق احساسات انسانی در برابر عشق و جاذبههای آن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: عشق تو، عامل ایمان و کفر من شده است. ای معشوق، خاک سر کوی تو مقدسترین مکان من است، همانگونه که قبله و حرم برای دیگران مقدس است.
هوش مصنوعی: اگر تو بدون پوشش و حقیقت خود را نشان دهی، ای عشق من، نور خورشید هم جرات نمیکند در نزدیکی تو صحبت کند.
هوش مصنوعی: دور من و دور تو، همیشه صف بستهاند. دلباختگان دور تو هستند و من در اندوه و غم.
هوش مصنوعی: سرنوشت من و نگاه تو هر دو به حالت بیتحرکی هستند. اما سرنوشت من تا روز قیامت از خواب بیدار نخواهد شد و نگاه تو تا صبح فردا به خواب خواهد ماند.
هوش مصنوعی: میل و رغبت به لبهایBeautiful تو، زاهدی که صد سال عبادت کرده، را به سمت میخانهها کشانده و از فضای خانهی خدا منحرف کرده است.
هوش مصنوعی: زندگی در این دنیا پایدار نیست، بنابراین ای ساقی، مدام به من شراب بده، زیرا زمان را باید مغتنم شمرد.
هوش مصنوعی: تا کی به فکر غم و اندوه باشی؟ بیا و باده بنوش، ای دوست، زیرا هیچ چیزی از زیبایی و عظمت جام باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در عالم غیب مقرر شده و مشخص گردیده، به تدبیر و اقدامات ما وابسته نیست و تغییر نمیکند، نه کم و نه زیاد.
هوش مصنوعی: در مسیر جستجوی خواستهها و آرزوها، ما نمیتوانیم از مسیر بگریزیم و از مشکلات فرار کنیم؛ زیرا همچون موم، آمادهایم که در برابر چالشها شکل بگیریم و تغییر کنیم.
هوش مصنوعی: آسمان بر فراز ما، به چه چیزی خمیده است؟ برای سجده کردن در برابر او، شاهی که فرشتگان به خدمت او هستند.
هوش مصنوعی: ابن عمّ پیامبر، اشاره به قدرت و علم بالای الهی دارد که فراتر از تمام آسمانهاست و به بلندی علم و فضیلت اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای خورشید، وقتی تصویر زیبای تو را نقاشی کشیده است، به خود نیز افتخار کرده است، زیرا چهره دلربای تو از هر چیزی زیباتر است.
هوش مصنوعی: نسبت به ذات تو و موجودات دیگر، چه جایگاهی میتواند داشته باشد؟ چون در مقایسه با وجود تو، جهان و مکان هیچ ارزشی ندارند و به اندازه عدم هستند.
هوش مصنوعی: محبت و کینهی تو دلیل پذیرش و ردّ مطالب است. سخن در اینجا به پایان میرسد، ای بزرگوار، و قلم نیز از نوشتن خسته شده است.
هوش مصنوعی: اگر «محیط» بخواهد به درستی از تو ستایش کند، ممکن است به گونهای بیان کند که برخی آن را به کفر تعبیر کنند، مانند افرادی که در غلو و افراط متهم هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد نوروز ماه با گل سوری به هم
بادهٔ سوری بگیر، بر گل سوری بچم
زلف بنفشه ببوی، لعل خجسته ببوس
دست چغانه بگیر، پیش چمانه به خم
از پسر نردباز داو گران بر به نرد
[...]
قاعدهٔ سعد و حمد کنیت و نامش بهم
بر سر خورشید و ماه دولت وی را قدم
مضمرش اندر ضمیر مُدغَمش اندر قلم
فایده ی عمر خضر مرتبه ی مهر جم
مرغ شد اندر هوا رقص کنان صبحدم
بلبله را مرغوار وقت سماع است هم
برلب جام اوفتاد عکس شباهنگ بام
خیز و درون پرده ساز پرده به آهنگ بم
هدیه بر دل رسان تحفه سوی لب فرس
[...]
لولیکان توییم در بگشا ای صنم
لولیکان را دمی بار ده ای محتشم
ای تو امان جهان ای تو جهان را چو جان
ای شده خندان دهان از کرمت دم به دم
امن دو عالم تویی گوهر آدم تویی
[...]
ای ظفر و نصرتت پیشروان حشم
کوکبه انجمت پسر و ماه علم
کاتب امر تو راست زیر قلم روز و شب
خاتم ملک تو راست زیر نگین ملک جم
گشته ز گرد رهت چشم کواکب قریر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.