گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۸ - فی‌النصیحه

 

ایکه سرگرم باندوختن سیم و زری

سیم و ز توشه ره نیست عجب بیخبری

خصم جان تو بود اینکه تو دولت شمری

آن نه دولت که بصد حسرت از آن درگذری

دولت آنستکه در گور بهمره ببری

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۹ - نصیحت

 

ای بشر ای تو گنج نهانی

ای بشر ای جهان معانی

در زمین کوکب آسمانی

در قفس طایر لامکانی

تا بکی قدر خود را ندانی

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۰ - خطاب وجدان به طبیعت

 

طبیعت ای بهم آمیخته اجزا و ارکانی

هویدا گشته از ماهیت اضداد امکانی

بهم پیچیده رنج و راحتی امید و حرمانی

عجین گردیده هجران و وصالی در دو درمانی

منقش پردهٔی از کلک صنع حضرت باری

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۱ - در هر یک بند از این مربع ترکیب شعر دوم از مولوی رومی قدس سره

 

بنده را نسبت بمولا ز اعتقاد

خود ولا باید کمند انقیاد

زین سبب پیغمبر (ص) با اجتهاد

نام خود و ان علی مولا نهاد

یعنی اینجا بندگی باید ز جان

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۲ - تضمین غزل شیخ سعدی رحمه‌‌الله علیه

 

نه تابع دیریم و نه قائل بکنشتیم

نه سالک راه حرم پاک سرشتیم

ما دوزخیان بین که طلبکار بهشتیم

خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم

دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۳ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه - بمناسبت عید مولود امیرالمؤمنین علی (ع)

 

بخلق عالمی ای اهل عشق ناز کنید

رسید یار ز ره ساز عیش ساز کنید

به طاق ابروی محرابیش نماز کنید

معاشران گره از زلف یار باز کنید

شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۴ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

بغم سرای جهان خواجه خوش دلت شاد است

همیشه فکر تو در این خراب آباد است

ز بس امل دلت از یاد مرگ آزاد است

بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است

بیار باده که ایام عمر بر باد است

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۵ - أیضاً تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

ای نشسته بغلط یاد ز استاده کنی

بایدت هم نظری جانب افتاده کنی

چند و ناکی گله از قسم فرستاده کنی

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۶ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

این چه غوغاست که در ملک بشر می‌بینم

عالمی را همه پرخوف‌وخطر می‌بینم

همه را کینه‌به‌دل، فتنه‌به‌سر می‌بینم

این چه شور است که در دور قمر می‌بینم

همه آفاق پر از فتنه و شر می‌بینم

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۷ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

سرشگ دیده دو صد درد را دوا بکند

دل شکسته تن از قیدها رها بکند

دمی حوائج صدساله را روا بکند

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

دعای نیمه‌شبی دفع صدبلا بکند

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۸ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

نی در خیال مال و نه در فکر جاه باش

نی در پی تدارک تخت و کلاه باش

رو بنده علی شه ایمان پناه باش

ایدل غلام شاه جهان باش و شاه باش

پیوسته در حمایت لطف اله باش

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۹ - تضمین غزل گلزار علیه‌الرحمه

 

چون ظهور از مغرب آنمهر جهان آرا کند

عالمی روشن بنور طلعت زیبا کند

آسمان را کی رسد تا ناز از بیضا کند

آنحجازی ماه من چون پرده از رخ واکند

آفتاب و ماه را از نور خود رسوا کند

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱

 

مدتی بود در سرای وجود

چشم من خیره بر لقای وجود

داشتم خوش به دیدهٔ عبرت

سیر بستان با صفای وجود

می‌شکفتم چون غنچه می‌دیدم

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲

 

دوشین به شرابخانه اندر

رفتم بزنم می ‌مقرر

با پیرمغان مجال صحبت

گردید برای من میسر

بر دست به لابه دادمش بوس

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

در ازل علم و قدرت یزدان

ریخت خوش طرح عالم امکان

علم چون هست و قدرت اندر کار

کار انجام یابد و سامان

هنری نیست اندر آن بی این

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

ای ازلی ذات از عیوب مبرا

ای ز صفات تو هستی آمده پیدا

بهر ظهور کمال نور صفاتت

کرده کمال ظهور در همه اشیا

کی تو نهان بودهٔی زدیده که باشد

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

ز ممکنات توان دید طلعت او را

که یک یک آینه‌اند آن جمال نیکو را

گرش مشاهده خواهی ز خویش چشم‌بپوش

که او ز دیدهٔ خود بین نهان کند رو را

ز خویش گم شو و آنگه خدای را میجوی

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

چه مایه میدهد اردی‌بهشت بستان را

که میزند به صفا طعنه باغ رضوان را

کدام جلوه به گلشن کند چنین دلکش

نوای زیر و بم بلبل خوش الحان را

اگر ز داغ دل عاشقان نشان جویی

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

زین سرونشان یافتم آن سرونشان را

آن سرونشان نازم و این سرونشان را

زلفش بربود از من و خلقی دل و دانم

نستانم از او چون دگران من دگر آن را

چشم و مژه و ابروی او یا دو کمان‌دار

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵

 

زاهدا کمتر نصیحت کن من دیوانه را

در من افسون در نگیرد بس کن این افسانه را

مدتی شد بی نصیب از سنگ اطفالم دریغ

امتیازی نیست دیگر عاقل و دیوانه را

از جدائی نی عجب گر من چو نی دارم نوا

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۶۳۸۰
۶۳۸۱
۶۳۸۲
۶۳۸۳
۶۳۸۴
۶۴۶۲