گنجور

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱

 

شب و روز در حضور شاه زاده

کمر بسته، به خدمت ایستاده

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۵

 

طمع دارد زلطف شاه زاده

که گردد شفقتش بروی زیاده

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۵

 

برای چاکران شاه زاده

که بادا عمر و دولتشان زیاده

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۷

 

طلاق زوجه تبریز داده

نشد راضی رود با بنده زاده

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۶

 

به خرگاه خودش منزل بداده

در مهر و وفا بر وی گشاده

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۹

 

جلایر چون تواند شاه زاده

دهد شرحی چه کم چه از زیاده

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۳۲

 

به همراهش بسی از هدیه داده

که باب دوستی را او گشاده

قائم مقام فراهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

مکن ای فقیه منعم ز حدیث جام و باده

که حرام کرده می را برو ای حلال زاده

زگشاد و بست اختر شبی آن بود که بینم

در خانقاه بسته، سر جام می گشاده

به رهی که نعل ریزد ز تحیر اولین پی

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۴۶

 

دام تعلق از جان گشاده

داغ احبا بر دل نهاده

در خیل اعدا تنها ستاده

از هرخیالی جز مرگ ساده

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

به بزم اندر حریف جام و باده

نمرده هر که را او جام داده

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

روان شد در فضای خانه باده

تو گفتی نهری از کوثر گشاده

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

من بیچاره از دور ایستاده

ز حیرت دیده عبرت گشاده

یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۰

 

گسترده اند مستان از پرنیان ساده

در دور بزم ساقی سیمین تنان ساده

ساقی بکوی غلمان غلمان زباغ رضوان

سرویست ماه پیکر بر سر کله نهاده

خورکی کمر ببسته مه کی کله شکسته ‏

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخ‌ها » ۷۹- تاریخ وفات آسیابان جندق

 

آسیابان جندق از پس شصت

ناوک مرگ را شد آماده

زین سپنجی سرا گذشت و گذاشت

همه اسباب را ز کف داده

تیر و طوق و تغاره و تبره

[...]

صفایی جندقی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۶ - مجمع‌الاهواء

 

به پیش چشم او هر سو فتاده

ز بیماران دل بر مرگ داده

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۹ - المحفوظ

 

ز حفظ حق مخالفها نهاده

که آن در قول و فعل است و اراده

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت

 

فلاطون داده خود فتوی زیاده

بر این موتت ز «موتوابالاراده»

صفی علیشاه
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۲۷ - باغ کربلا

 

شما پا بر فراز گل نهاده

تن عباس بی دست اوفتاده

ترکی شیرازی
 
 
۱
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰