گنجور

 
صفایی جندقی

آسیابان جندق از پس شصت

ناوک مرگ را شد آماده

زین سپنجی سرا گذشت و گذاشت

همه اسباب را ز کف داده

تیر و طوق و تغاره و تبره

تخت و احرام و چرخ و سنباده

گر یکی فوت شد مگو تو زیاد

این بنا را خدای بنهاده

زندگی را از او بگیر و بگوی

آسیابش ز گردش افتاده

۱۲۹۷ق