حسینی » کنز الرموز » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
باز طبعم را هوای دیگر است
بلبل جان را نوای دیگر است
باز شهباز دلم پرواز کرد
تا چه رسم است اینکه یار آغاز کرد
این چه شور است آخر اندر خاطرم
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۲ - فی نعت النبی صلی الله علیه و آله
خواجه کونین ختم مرسلین
صدر عالم رحمة للعالمین
صاحب شرع احمد مرسل که هست
یکدوگام او از همه بالاتر است
ذات او مقصود کونین آمده
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۳ - در بیان معرفت و نصیحت گوید
هان حسینی این همه سودا چراست
بر سر بازارت این غوغا چراست
بشکن این گوهر که مقدارش نماند
در دو عالم یک خریدارش نماند
مرغ زیرک باش بشکن دام را
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۴ - حکایت
قصهخوانی بر سر حرفم رسید
گفت روزی شیخِ عالم بوسعید
با مرید چند بیرون شد به گشت
از قضا بر آسیایی برگذشت
در تحیر ماند از آن سرگشتگی
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۵ - در بیان معرفت عشق و تحقیق آن
چون سمند فکرتم جولان نمود
گوی معنی از دو عالم در ربود
پرتو عشق آمد این افسانه چیست
آشنا داند که این بیگانه نیست
عالمی دانم به گفتگوی عشق
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۶ - در بیان معرفت اسلام و کیفیت آن
هان دهان این گوهر کان خرد
دستۀ بند از گلستان خرد
هر زمان پرسی که شرط راه چیست
ای برادر جاهداو فی الله چیست
طفل راه خویش را تعلیم کن
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۷ - در بیان معرفت نماز و کیفیت آن
نفس تست آلوده حرص و هوا
رو طهارت کن بدریای فنا
پس بشوی از هر دو عالم دست و روی
تا شوی شایسته این گفتگوی
خلوتی کن بر در امید رو
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۸ - در بیان معرفت زکوة و کیفیت آن
مالها داری تو ای صاحب نصاب
حق درویشان بده گردن متاب
سر معنی نقد این دنیا بدان
آیت مما رزقنا هم بخوان
چیست دنیا با همه خشک و ترش
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۹ - در بیان معرفت روزه
تا تو باشی بسته هر بیم و تاب
روزه داری صرفه نان است و آب
ای تهی کرده شکم از غافلی
دل تهی کن این بود الصوم لی
خانۀ نه در به بند ای کدخدای
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۰ - در بیان معرفت حج
زین گریبان هر که سر برمی زند
هر زمان صد حج اکبر میزند
از بیابان هوا احرام گیر
پس طواف کعبه اسلام گیر
هر زمان سوی تو یابد از صفا
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۱ - در بیان معرفت علم
ای گرامی گوهر عالی نسب
دانش آموز و شناسائی طلب
رهنمایانی که بینا بوده اند
هم بدانش راه حق پیموده اند
مردم دانش ورای عالمست
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۲ - در بیان معرفت توحید
چون مسافر گشتی اندر راه دین
صدق باشد مرکب و رهبر یقین
باز کن چشم خرد را پیش و پس
عقل فرزانه تورا استاد بس
نفی کن اثبات هر موجود را
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۳ - در بیان تعریف عارف
چون بوحدت درگذشتی از دوئی
عارف اسرار توحیدش توئی
کس نداند شرح حال معرفت
عاجزی آمد کمال معرفت
معرفت اصل شناسائی بود
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۴ - در بیان معرفت نفس گوید
چون تو نفس خویش را بشناختی
مرکب معنی به صحرا تاختی
ای ندانسته ز غفلت پیش و پس
با تو زین معنی همین نامست و بس
دانش نفست نه کار سرسریست
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۵ - در بیان نفس اماره گوید
از مقام سرکشی بیرون برش
ماراماره است میزن بر سرش
نفس بد فرمای از آنجا چون گذشت
در طریق بندگی لوامه گشت
گه رود در کوی طاعت پارسا
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۶ - در بیان معرفت دل گوید
دل چه باشد مخزن اسرار حق
خلوت جان بر سر بازار حق
دل امین بارگاه محرمیست
دل اساس کارگاه آدمیست
دل پذیرفت آنچه عالم برنیافت
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۷ - در بیان معرفت روح میفرماید
شمع جان را در لگن پنهان نهاد
قفل این گنجینه را نتوان گشاد
جان به امر ایزد آمد در وجود
در عبارت بیش از این فرمان نبود
جان ندارد زندگی آب و گل
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۸ - در بیان کیفیت عقل گوید
ای ز نور عقل گشته بهره مند
در همه عالم بدانش سربلند
در ولایت خطبه ها بر نام تست
این همه دانه برای دام تست
حجة الله است عقلت هوشدار
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۹ - در بیان معرفت توکل میفرماید
چون تو رو از غیر حق برتافتی
نقد اسرار توکل یافتی
این بنارا هرکه میخواهد ثبات
مرده باید بود او را در حیات
در پی تدبیر نفسانی مرو
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۲۰ - حکایت ابراهیم علیه الرحمة باراهب
رفت ادهم در یکی دیر کهن
راهبی دید آشنای این سخن
امتحان کردش که ای سرگشته مرد
پایبند این چنین جایت که کرد؟
گر در این دیر کهن منزل کنی
[...]