گنجور

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱ - صفات العاشقین

 

خداوندا، دری از غیب بگشای

جمال شاهد لاریب بنمای

بحمد خویش گویا کن زبانم

پر از شهد شهادت کن دهانم

کلامی بر دلم خوان از ره گوش

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۲ - در صفت توحید حضرت باری عزاسمه

 

بنامش کردم آغاز، این چه نامست؟

کزو دایم زبان من بکامست

زبان را این چه کامست؟ الله! الله!

خدا را این چه نامست؟ الله! الله!

بنامش چون زبان بگشود لاله

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۳ - در بیان آنکه فلک را قبله حاجات و کعبه مناجات اعتقاد نباید کرد

 

خطابی دوش کردم با دل ریش

که: ای مشغول فکر باطل خویش

نشاید جهل خود اثبات کردن

فلک را قبله حاجات کردن

زنان مر چرخ را سازند گردان

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۴ - در نعت حضرت سید کاینات و مفخر موجودات علیه افضل الصلوات

 

محمد کیست؟ جان را قرة العین

کمان ابروی بزم قاب قوسین

دو چشم روشن ارباب بینش

گل بستان سرای آفرینش

دلش از معرفت بر اوج افلاک

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۵ - در صفت معراج آن صدر بدر کاینات و مفخر موجودات

 

تعالی الله! شبی روشن تر از روز

چو نوروز جوانی عالم افروز

غلام گیسوی او لیلة القدر

هلال طلعت او لیلة البدر

فروزان گشته از مه تا بماهی

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۶ - در التماس رحمت از حضرت رحمة للعالمین صلی الله علیه و آله اجمعین

 

دلم ریشست و حاجت مند مرهم

ترحم، یا رسول الله، ترحم

خدا را، رحم بر احوال من کن

برحمت یک نظر بر حال من کن

فلک گرد از من مسکین برآورد

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۷ - در تعریف سخن و سبب نظم کتاب

 

سخن سردفتر دیوان عشقست

سخن گنجینه سلطان عشقست

ز دل فیضی که جویی جز سخن نیست

چه گفتم؟ هر چه گویی جز سخن نیست

سخن سرچشمه دریای عقلست

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۸ - باب اول در عشق که اصل وجودست و مقصود هر موجود

 

جهان یک قطره از دریای عشقست

فلک یک سبزه از صحرای عشقست

مقام عشق بس عالی فتادست

اساسش از خلل خالی فتادست

ز کار عشق بهتر پیشه ای نیست

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۹ - حکایت آن عاشق سرمست که بواسطه عشق از تیغ سیاست رست

 

بملک مصر شاهی کامران بود

که با مستان بغایت سر گران بود

کسی گر جانب می خانه رفتی

سر او در سر پیمانه رفتی

ز می آنها که بودندی لبالب

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۰ - باب دویم در صدق که ظاهر را برنگ باطن نمودنست و در ظاهر و باطن یک رنگ بودن

 

بیا، ای صبح دولت را طلب گار

چو صبح اهل دولت صدق پیش آر

براه راست رو، تا می توان رفت

که می باید بجای راستان رفت

مرو کج، این حدیث راست بشنو

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۱ - شکایت معشوقان که عاشق صادق را سر باوج عزت برافراختند و مدعیان کاذب را از سر کوه بخاک مذلت انداختند

 

سحرگاهان، که ابر نو بهاران

بعشرت خیمه زد بر کوهساران

بساط کوه شد از لاله گل رنگ

برآمد لعل سیراب از دل سنگ

بعشرت خاست نرگس پیش لاله

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۲ - باب سیم در وفا که پای ارادت استوار کردنست و با ارادت خود عهد و شرط محبت بجای آوردن

 

جفاکارا، وفاداری بیاموز

ز یاران شیوه یاری بیاموز

بهر کس روز نعمت عهد بستی

فراموشش مکن در تنگدستی

چونان برداشتی خوان را مینداز

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۳ - حکایت عاشق وفادار که چون سر او را بریدند از سر بسوی یار خود روان شد

 

گدایی را بشاهی بود میلی

چنان میلی که مجنون را بلیلی

نهادی چون سگان سر در قفایش

نپیچیدی سر از طوق وفایش

بکویش چون علم ثابت قدم بود

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۴ - باب چهارم در خلق خوش که مایه راحت و مرهم جراحتست

 

جوانا، چند بدخویی توان کرد؟

ز خوی بد جفا جویی توان کرد؟

تو انسانی، طریق دیو و دد چیست؟

بآن روی نکو این خوی بد چیست؟

نکو رویی طریق مستقیمست

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۵ - حکایت آن دو صاحب جمال که یکی از خلق خوش عاقلان را دیوانه ساخته بود و دیگری از خوی بد آشنایان را بیگانه خویش کرده بود

 

دو سرو لاله رخ بودند همزاد

که از مادر بشکل آن دو کم زاد

چنان بودند در خوبی یگانه

که گفتی: نیست فرقی در میانه

اگر این یک ملک، آن یک پری بود

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۶ - باب پنجم در سخاوت که صرف مالست و تحصیل مراد و کمال

 

بیا، ای خفته دایم بر سر گنج

بزر پیچیده همچون اژدر گنج

زر و سیم جهان را جمع سازی

باین سر رشته خود را شمع سازی

بسوز این رشته را تا شمع باشی

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۷ - حکایت خواجه که غلام صاحب جمال خود را بعاشق بخشید و بواسطه آن جمال با کمال فرزند خویش را دید

 

یکی ترک دیار خویشتن کرد

بترکستان شد و آنجا وطن کرد

سخاوت پیشه ترکان ختایی

باو کردند میل آشنایی

باندک روزگاری محترم شد

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۸ - باب ششم در شجاعت که دست مردی گشادنست و پای مردانگی پیش نهادن

 

بیا، ای بیدل از کار مانده

ز بیم اندر پس دیوار مانده

دلیری کن، که میدان از دلیرست

اگر روبه دلیر افتاد شیرست

دلی کز هیبت آهی بلرزد

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۹ - حکایت جوانی که عاشق صادق خود را ببزم وصال محرم ساخت و عاشقان کاذب را بتیغ کم التفاتی سرانداخت

 

جوانی، سروقدی، گل عذاری

چه جای سرو و گل؟ خرم بهاری

رخش از عارض گل آب برده

خطش از جعد سنبل تاب برده

عذارش چون گل سیراب خرم

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۲۰ - باب هفتم در همت که کوه را از جای برداشتنست و کام دل از شیرین لبان یافتن و جوانان را وادار بکوشش ساختن

 

بیا، ای پست همت، این چه سستیست؟

طریق رهروان گرمی و چستیست

حریفان بال همت باز کردند

بر اوج نه فلک پرواز کردند

تو از سستی بصد خواری فتادی

[...]

هلالی جغتایی
 
 
۱
۲
۳