هلالی جغتایی
»
صفات العاشقین
»
بخش ۶ - در التماس رحمت از حضرت رحمة للعالمین صلی الله علیه و آله اجمعین
دلم ریشست و حاجت مند مرهم
ترحم، یا رسول الله، ترحم
خدا را، رحم بر احوال من کن
برحمت یک نظر بر حال من کن
فلک گرد از من مسکین برآورد
وزان مشک مرا کافور گون کرد
بدل شد زین سیاهی و سفیدی
شب عیشم بروز ناامیدی
مرا زین موی کافوری چه حاصل؟
چو ظلمت همچنان باقیست در دل
مرا زنگ دلست این دود آهم
کزو چون موی زنگی روسیاهم
گرم زنگی غلام خویش گویی
شود این روسیاهی سرخ رویی
مرا آخر هلال دیگر انگار
هلالی را بلال دیگر انگار
کیم؟ من از خس و از خار کمتر
وزان هم کمتر و بسیار کمتر
ولی خاک درت گر فیض عامست
عیار ناتمام ما تمامست
چه شد گر بر من افشانی غباری؟
که یابم در دو عالم اعتباری
درین وحشت سرای پیچ در پیچ
همین لطف تو میخواهم، دگر هیچ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.