گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

سرمایهٔ مردمی راستیست

ز تاری و کژی بباید گریست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲

 

بخوانید تا زو بپرسم که کیست

فرشتست گر همچو ما آدمیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۶

 

بدو گفت کاین جز برادرت نیست

بدین چاره بشتاب وایدر مه‌ایست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۹ - سخن دقیقی

 

ز خسته بدی سه هزار و دویست

برین جای بر تا توانی مه ایست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۶ - سخن فردوسی

 

سخن را چو بگذاشتم سال بیست

بدان تا سزاوار این رنج کیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳

 

بدانست لشکر که آن جنگ چیست

وزان رزم بد بر که باید گریست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

ورا در جهان هوش بر دست کیست

کزان درد ما را بباید گریست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۸

 

بسی خواهشش کرد کایدر بایست

چنین تیز رفتن ترا روی نیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۹

 

به موبد چنین گفت کین مرد کیست

من ایدون گمانم که گشتاسپیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷

 

بگویم من و کس نگوید که نیست

که بی‌راه بسیار و راه اندکیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۴

 

نگه کن که تا چارهٔ کار چیست

برین خستگیها بر آزار کیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۷

 

هرانکس که او را خور و خواب نیست

غم مرگ با جشن و سورش یکیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

بدو گفت نام و نژاد تو چیست

که بر فر و شاخت نشان کییست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۵

 

ببینید تا رای پیکار چیست

همی گفت با درد و چندی گریست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۹

 

همی شاه خواهد که داند که چیست

که نادیدنی پاک نابود نیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۳

 

سر دردمندی بدو گفت چیست

که بر درد زان پس بباید گریست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۴

 

که افزایش آب این جام چیست

نجومیست گر آلت هندویست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

سکندر بدانست کان مرد کیست

بجستش که درمان آن کار چیست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

سبک بیطقون گفت کین مرد کیست

کش از درد چندین بباید گریست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۵

 

چه خواهی و رای سکندر به چیست

چه رانی تو از شاه و دستور کیست

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۳