گنجور

 
۱
۲
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۰ - اشارت به آنکه در ترکیب و ترتیب حروف کلمه طیبه اشعاری هست به ستر توحید که مفهوم و مضمون آنست

 

نیست لا اله الا الله

به حقیقت بجز سه حرف اله

جمله اجزای این خجسته کلام

شد ز تکرار این حروف تمام

گر بجویی درین کلام شگرف

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۷ - در وسوسه نماز و نیت برای کسب جمعیت

 

سوی وسواس او گراید دیو

همچو خون در رگش درآید ریو

گه بگوید نویت پی در پی

گه به لاحول سازد آن را طی

گه کند پست و گه بلند آهنگ

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۲۸ - اشارة الی معنی قوله تعالی: قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین

 

شاه این راه کز سر معنی

بود ادعوا الی الله ش دعوی

یافت ادعو چو استناد به وی

کرد قید علی بصیره ز پی

یعنی این دعوتم نه بر عمیاست

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۴۱ - تتمه سخن

 

چون یکی لحظه گفت و گو کردند

هر فتوحی که بود آوردند

شیخ مالید دست و پیش نشست

برد اول به نان و حلوا دست

پاره ای خورد و پاره ای بگذاشت

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۴۷ - ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوالها

 

لیک چون نفحه ای ز حق گذرد

گرچه غم کوهها بود برد

ان لله منزل البرکات

فی احایین دهرکم نفحات

متعرض شوید آنها را

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۱ - قال الله تعالی یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله

 

حسرت از جان او برآرد دود

وان زمان حسرتش ندارد سود

بس که ریزد ز دیده اشک ندم

غرق گردد ز فرق تا به قدم

و آب چشمش شود در آن شیون

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۹ - در مذمت آنان که صحابه کرام را رضی الله عنهم مذمت می کنند و بیان آنکه مذمت جاهل در حقیقت محمدت است و محمدت او مذمت

 

هر که را رفض خلق شد خلق است

نه خلق بلکه ننگ ما خلق است

چه بتر زان که ابلهی ز عوام

لب گشاید به سب صحب کرام

چه بتر زان که جاهلی ز سفه

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » اعتقادنامه » بخش ۲۳ - اشارت به عذاب قبر و سؤال منکر و نکیر

 

هر که را زیر خاک شد منزل

دو فرشته به صورتی هایل

پیشش آیند ز ایزد متعال

امتحان را ازو کنند سؤال

که خدای تو و نبی تو کیست

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » اعتقادنامه » بخش ۲۷ - اشارت به صراط

 

چون ز میزان و وزن آن برهند

بر جهنم پلی عجب بنهند

پلی آنسان که از قدم تا فرق

عابر آن بود در آتش غرق

تیز چون تیغ بلکه افزون هم

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۲۶ - حکایت بر سبیل تمثیل

 

قطره ای از تموج دریا

در زمستان فتاد بر صحرا

خویش را منجمد ز شدت برد

هستی مستقل توهم کرد

لیکن از هر کسی و هر جایی

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۷ - مناجات شیخ ابوعلی دقاق قدس سره بر بالای منبر

 

کشته عشق بوعلی دقاق

آن در آیین عشقبازی طاق

روزی این درد از دلش زد سر

به مناجات گفت در منبر

کای خداوند آسمان و زمین

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۴ - مشکل شدن مصاحبت زاغ و کبوتر بر آن حکیم و حل گشتن آن

 

زد حکیمی به طرف باغ قدم

دید زاغ و کبوتری با هم

هر دو فارغ نشسته بر یک شاخ

در زبان آوری به هم گستاخ

مانده حیران به فهم خرده شناس

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۶ - خلاص شدن مسخره فرعونیان از غرقه شدن به واسطه آنکه خود را به صورت موسی علیه السلام برآوردی و مسخرگی کردی

 

زآل فرعون بود ناسره ای

هرزه گو مسخ روی مسخره ای

بود بر صورت کلیم الله

گاه و بیگاه با عصا و کلاه

پیش فرعونیان ز ناسرگی

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۲۵ - گفتار در فضیلت جود و کرم

 

پیش سوداییان تخت و جلال

نیست جز تاج جود رأس المال

گر نه سرمایه تاج جود کنند

کی ز سودای خویش سود کنند

معنی جود چیست بخشیدن

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶ - حکایت آن شاعر که دعوی مداحی شاه کرد و نامه ای مختصر به نام شاه پیش آورد

 

شاعری شد پیش شاه نامور

کای ز رفعت سوده در افلاک سر

در مدیحت تازه شعری گفته ام

گوهری روشن چو شعری سفته ام

گرچه خلقی در مدحت سفته اند

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۳۹ - حکایت عاشقی که دفع گمان اغیار را وصف معشوق خود در لباس آفتاب و ماه و غیر آن کردی

 

عاشقی در گوشه ای بنشسته بود

گفت و گو با خویش در پیوسته بود

هر دم از نو داستانی ساختی

ناشنیده قصه ای پرداختی

گه ز مه گفتی گهی از آفتاب

[...]

۱۲ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۴۷ - آگاه شدن حکیم و پادشاه از حال سلامان و ابسال و سرزنش کردن سلامان را و تنگ شدن احوال بر او

 

چون سلامان شد حریف ابسال را

صرف وصلش کرد ماه و سال را

باز ماند از خدمت شاه و حکیم

هر دو را شد دل ز هجر او دو نیم

چون ز حال او خبر جستند باز

[...]

۱۲ بیت
جامی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۹