جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر اول
»
بخش ۱۲۸ - اشارة الی معنی قوله تعالی: قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین
شاه این راه کز سر معنی
بود ادعوا الی الله ش دعوی
یافت ادعو چو استناد به وی
کرد قید علی بصیره ز پی
یعنی این دعوتم نه بر عمیاست
بینم آن را که از خدا به خداست
بلکه مدعو وی است داعی نیز
در هدی و ضلال ساعی نیز
خود ز خود خویش را به خود خواند
خود کند هر چه خواهد و داند
گمرهان را درین نشیمن بیم
خوانم از اسم منتقم به رحیم
من کیم مر خدای را سایه
اسم هادی دهد مرا مایه
کیست گمراه ظل اسم مضل
ظل بود فی الحقیقه عین مظل
گرچه ما در شمار اسماییم
لیکن از روی ذات یکتاییم
من و هر کس گرفته است سبق
ز من اندر شهود وحدت حق
خلق را سوی حق چنین خوانیم
سر این کار را چنین دانیم
دانم او را ز نقص شرکت پاک
لست ممن یقول بالاشراک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.