جامی
»
هفت اورنگ
»
سلامان و ابسال
»
بخش ۳۹ - حکایت عاشقی که دفع گمان اغیار را وصف معشوق خود در لباس آفتاب و ماه و غیر آن کردی
عاشقی در گوشه ای بنشسته بود
گفت و گو با خویش در پیوسته بود
هر دم از نو داستانی ساختی
ناشنیده قصه ای پرداختی
گه ز مه گفتی گهی از آفتاب
گاهی از برگ گل سنبل نقاب
گه ز قد سرو کردی نکته راست
گاه ازان خس کش ز خاک پای خاست
غافلی از دور آن را می شنید
خاطرش زان هرزه گویی می رمید
گفت با وی کای به عشقت رفته نام
عاشق از معشوق خود راند کلام
عاشق و نام کسان گفتن که چه
گوهر وصف خسان سفتن که چه
گفت کای دور از نشان عاشقان
فهم نتوانی زبان عاشقان
ز آفتاب و مه غرض یار من است
سر این بر نکته دانان روشن است
گل که گفتم لطف رویش خواستم
ذکر سنبل رفت و مویش خواستم
سرو چه بود قامت رعنای او
من خسم رسته ز خاک پای او
گر تو واقف از زبان من شوی
جز حدیث عشقش از من نشنوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقی میپردازد. او در گوشهای نشسته و در دل خود با عشقش گفتگو میکند و هر بار داستانی جدید میسازد. او از زیباییهای معشوقهاش، مانند ماه و آفتاب و گلها، صحبت میکند. اما شخصی که دورتر است و این گفتگو را میشنود، از این هرزهگوییها خسته میشود و به عاشق میگوید که صحبت کردن دربارهی دیگران یا توصیف زیباییها فایدهای ندارد. عاشق در پاسخ میگوید که هدفش تنها عشقش است و اگر کسی به عمق احساسات او پی ببرد، تنها از عشقش خواهد شنید و نه چیز دیگری. این گفتگو نشاندهندهی عمق عشق و عدم درک دیگران از آن است.
هوش مصنوعی: عاشقی در گوشهای نشسته بود و به تنهایی با خودش صحبت میکرد و به افکارش ادامه میداد.
هوش مصنوعی: هر لحظه داستان جدیدی را خلق کردی و قصهای ناگفته را به تصویر کشیدی.
هوش مصنوعی: گاهی از ماه سخن میگویی، گاهی از آفتاب، و گاهی هم از روی برگ گل سنبل پرده برمیداری.
هوش مصنوعی: گاهی قامت مثل سرو راست و بلند بودی و گاهی از خاک، خس و علفی برمیخیزد.
هوش مصنوعی: او از دور صدای آن شخص را میشنید و به خاطر سخنان بیمحتوا و بیارزشش، دلش ناخوش میشد و از شنیدن آنها فرار میکرد.
هوش مصنوعی: او به او گفت: ای کسی که به خاطر عشق تو، نام عاشق را از زبان معشوق خود دور کردهای.
هوش مصنوعی: عاشقها و نام افراد را بیان میکنند تا بگویند چه دُری را در وصف آدمهای بیارزش و ناآگاه به دست آوردهاند.
هوش مصنوعی: بگو، ای کسی که از عشق دوری، تو هرگز نمیتوانی زبان عاشقان را درک کنی.
هوش مصنوعی: هدف من از وجود آفتاب و ماه، دوستی و محبت محبوبم است و این موضوع برای آگاهان و دانایان واضح و روشن است.
هوش مصنوعی: وقتی از گل صحبت میکنم، منظورم زیبایی و لطف چهرهاش است؛ اما به یادم میآید که بوی خوش سنبل و زیبایی موی او را هم میخواهم.
هوش مصنوعی: سرو چه خاصیتی دارد که قامت زیبای او را توصیف کند؟ من دشمنانم به خاطر جمال و زیبایی او از زمین ریشهکن شدهام.
هوش مصنوعی: اگر از زبان من آگاهی پیدا کنی، جز سخنان عشق او چیزی نخواهی شنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.