جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر دوم
»
بخش ۷۴ - مشکل شدن مصاحبت زاغ و کبوتر بر آن حکیم و حل گشتن آن
زد حکیمی به طرف باغ قدم
دید زاغ و کبوتری با هم
هر دو فارغ نشسته بر یک شاخ
در زبان آوری به هم گستاخ
مانده حیران به فهم خرده شناس
کین نه بر وفق حکمت است و قیاس
صحبت جنس جز به جنس که دید
الفت بی مناسبت که شنید
ناگه از شاخ آمدند فرو
به تمنای آب بر لب جو
بر سر خاک در شتاب شدند
لنگ لنگان به سوی آب شدند
دید از آنجا که تیز فرهنگیست
که میانشان مناسبت لنگیست
لنگی پا رساند بر همشان
در تکاپوی ساخت همدمشان
که تو را شوق آن شود جامی
که رهی همچو میوه از خامی
شیوه نارسیدگان بگذار
رسم و راه رسیدگان بردار
تا ز خامی خویش و هیچ کسی
به مقام رسیدگی برسی
سوی پاکان توجهی می کن
به تکلف تشبهی می کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.