گنجور

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱ - بسم اللّٰه الرّحمن الرّحیم

 

الحَمدُ لِخالِقَ البَرایا

والشُکرُ لِواهِبَ العَطایا

ای نام تو صدر هر کتابی

و آرایش فصل هر خطابی

مفتاح خزینۀ معانی

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲ - فی نعت النبی علیه الصلوٰة و السلام

 

آن سایۀ رحمت الهی

آن مظهر لطف پادشاهی

آن خواجه که شد فلک غلامش

آرایش عقل گشت نامش

آن محرم سر ذوالجلالی

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳ - مناجات

 

ای مقصد هر امیدواری

بخشندۀ هر گناهکاری

گر جرم ز بندگان نیاید

عفو تو جمال کی گشاید

گر بار گناه ما گران است

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

فرخنده شبی نشسته بودم

در بر رخ غیر بسته بودم

از نیک و بد جهان گذشته

وز باده فکر مست گشته

تا درنگرم ز راه بینش

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵ - در بیان عشق گوید

 

خواهم ورقی نوشتن از عشق

کآسان نتوان گذشتن از عشق

عشق است طریق آشنایی

دل یافت ز عشق روشنایی

عشق است دلیل جوهر خاص

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۶ - آغاز داستان

 

این طرفه حکایتی‌ست بشنو

وز عشق روایتی‌ست بشنو

گویند که گشت نوجوانی

سرگشتۀ مهر دلستانی

عشق رخ آن نگار سرمست

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۷ - در صورت حال گوید

 

بربود دلم به غمزه ماهی

در کشور حسن پادشاهی

شوخی صنمی بتی نگاری

سیمین‌بدنی سمن‌عذاری

سلطان سریر خوب‌رویی

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۸ - نامۀ اول از زبان عاشق

 

گو ای مه آسمان خوبی

وی گلبن بوستان خوبی

آب رخ تو سمن ندارد

سروی چو قدت چمن ندارد

دل خستۀ چشم نیم‌مستت

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۰ - فرد

 

در عشق تو دل ز دست دادم

بر خویش در بلا گشادم

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۱ - تمامی سخن

 

عشق تو گشود آبم از چشم

عشق تو ربود خوابم از چشم

گفتم که درون پردۀ جان

راز تو کنم ز غیر پنهان

شد فاش میان مردم این راز

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۲ - رفتن باد صبا و پیغام بردن

 

چون باد صبا از آن غم‌اندوز

این قصه شنید از سر سوز

برخاست ز راه دل‌نوازی

دربست میان به چاره‌سازی

نگرفت دمی قرار و آرام

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۳ - نامۀ دوم از زبان معشوق

 

کای هرزه‌درای بادپیمای

وی شیفته‌رای بی سروپای

از خیل که‌ای تو را چه نام است

کاندر سرت این خیال خام است

جای تو کدام سرزمین است

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۵ - فرد

 

این راه نکرد هیچ کس طی

کس زنده برون نرفت از حی

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۶ - تمامی سخن

 

این فکر مخالف از کجا خاست

فکری نکنی که این چه سوداست

افتاده‌ای از ره سلامت

دوری ز مقام استقامت

راه طلب تو بی‌نشان است

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۷ - آمدن صبا از نزد معشوق و خبر آوردن به عاشق

 

چون باد صبا از آن پری‌وش

این قصه شنید شد مشوش

آمد سوی عاشق جگرسوز

گفتش سخنان آن دل‌افروز

حرفی چو رسید از آن به گوشش

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۱۸ - نامۀ سوم از زبان عاشق

 

گو ای رخت اوج حسن را ماه

سر تا قدمت لطیف و دل‌خواه

ای رشک پری و غیرت حور

از روی تو باد چشم بد دور

ای خسرو خیل ماه‌رویان

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۰ - فرد

 

دارم ز غم تو ای پری‌وش

چشمی و دلی پر آب و آتش

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۱ - تمامی سخن

 

ای فکر محالت از کجا خاست

فکری نکنی که این چه سوداست

آن دم که صبا به فال فرخ

آمد ز بر تو ای پری‌رخ

جان را ز فرح به باد دادم

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۲ - پیغام آوردن صبا از زبان عاشق

 

زو باز چو باد نوبهاری

بشنید همان فغان و زاری

دانست که دردمند عشق است

سرگشته و پای‌بند عشق است

شد سوی حریم آن حرم باز

[...]

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۳ - نامۀ چهارم از زبان معشوق

 

گو ای شده از ره خرد دور

گشته به هوای خویش مغرور

پیداست ز نامه و پیامت

کافتاده‌ای از ره سلامت

گر هست هوای مات در سر

[...]

ابن عماد
 
 
۱
۲
۳