بربود دلم به غمزه ماهی
در کشور حسن پادشاهی
شوخی صنمی بتی نگاری
سیمینبدنی سمنعذاری
سلطان سریر خوبرویی
شاهنشه کشور نکویی
آرام دل امیدواران
آسایش جان بیقراران
خورشید سپهر آشنایی
در دیده به جای روشنایی
هم اختر برج مهربانی
هم گوهر درج کامرانی
هم مرهم داغ دردمندان
هم چشم و چراغ مستمندان
از ماه رخش جهان منور
آفاق ز زلف او معطر
خورشید غلام طلعت او
شمشاد خجل ز قامت او
دل بستۀ زلف تابدارش
جان تشنۀ لعل آبدارش
ماهیست ز اوج دلنوازی
سرویست ز باغ سرفرازی
رویش که به حسن بیمثال است
آیینۀ صنع ذوالجلال است
بنمود به عاشقان کماهی
انوار صنایع الهی
لعلش چو حیات جاودانیست
سرچشمۀ آب زندگانیست
افکنده به گاه درفشانی
خون در جگر عقیق کانی
گوئی که حدیث جان شیرین
رمزیست از آن دهان شیرین
خالش که بر آن لب چو نوش است
زنگیبچۀ شکرفروش است
یارب که چه زنگی است مقبل
کاو را لب کوثراست منزل
چشمش به کرشمه دلربایی
بالاش به راستی بلایی
گیسوش که رشک عنبر آمد
در پاش فتاد و بر سر آمد
آشفته چو روزگار عشاق
شوریده چو حال زار عشاق
گویند که هست نافه در چین
در نافۀ زلف اوست صد چین
هر حلقه زلف آن پریوش
نعلیست به نام من در آتش
همخوابۀ سنبل ارغوانش
دل بستۀ طاق ابروانش
در زلف نپیچدش به جز تاب
در چشم نیایدش به جز خواب
تا دیده به روی او گشادم
جان و دل و دین ز دست دادم
تا دردی درد او چشیدم
بر هستی خود قلم کشیدم
جانم به لب آمد از فراقش
دل سوخت ز درد اشتیاقش
بگرفت ز عمر خود ملالم
یارب که مباد کس به حالم
شمع فرحم ز باد غم مرد
صاف طربم ز غصه شد درد
دریاب که زار و بیقرارم
آشفته چو زلف اوست کارم
بشتاب که تاب دوریام نیست
در فرقت او صبوری ام نیست
غیر از تو کسی نمیتواند
کاین غصه به عرض او رساند
برخیز ز راه مهربانی
درنه قدمی چو میتوانی
آهسته به کوی او گذر کن
وز حال دل منش خبرکن
این نامه ببر به سوی آن یار
پیغام من شکسته بگذار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف معشوقی میپردازد که در زیبایی و جذبهاش بینظیر است. او را به عنوان پادشاهی در کشور حسن و آرامشبخش دلهای بیقرار توصیف میکند. معشوق به عنوان خورشید و ماهی در آسمان وجودش، وجود عاشقان را روشن و زندگی آنها را آباد میکند. گیسوان او شبیه به زلفی تابدار است که دل را میرباید و هر لحظه به یاد معشوق، شاعر دچار درد و رنج شده و به شدت انتظار او را میکشد.
شاعر به غم و افسردگی خود در فراق معشوق اشاره میکند و از خداوند تقاضای کمک و فرجی را دارد. او از معشوق میخواهد که به حال او توجه کند و پیغامش را به او برساند. در کل، شعر عواطف عمیق عاشقانه و احساس وابستگی و اشتیاق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دل من با زیباییهای ماهرانه یک ماه در دیاری که پادشاهی زیبا دارد، مأیوس و گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: یک معشوقه زیبا و نازکبدن که مانند نقره میدرخشد و در حضورش عشق و محبت به وجود میآید.
هوش مصنوعی: سلطان دارای زیبایی و جذبهای است که بر تخت پادشاهی نشسته و نماد خوبی و نیکی در این سرزمین است.
هوش مصنوعی: دلهای امیدوار آرامش مییابند و جانهای ناآرام در آسایش قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: در آسمان آشنایی، خورشید به جای روشنایی، در چشمها میدرخشد.
هوش مصنوعی: در اینجا به صفات مثبت و ارزشمندی اشاره شده که انسانها میتوانند داشته باشند. به نوعی، به شخصیتهای نیکو و افراد مهربان اشاره شده که در زندگی به دیگران کمک میکنند و باعث خوشبختی میشوند. به عبارت دیگر، اینطور میتوان گفت که کسی که مهربان و دوستداشتنی است، مانند جواهری باارزش در زندگی دیگران میدرخشد.
هوش مصنوعی: همچون دارویی برای تسکین دردهای مظلومان و همچون امید و روشنی برای زندگی نیازمندان.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و نورانی او، جهان را روشن کرده و زلفش بوی خوشی به فضا بخشیده است.
هوش مصنوعی: خورشید، خدمتگزار زیبایی اوست و قامت او، شمشاد را شرمنده کرده است.
هوش مصنوعی: دل عاشق به زلف خوشفرمش وابسته است و جانم در پی زیبایی و رنگینکمان لبهایش عطش دارد.
هوش مصنوعی: ماهی از اوج زیبایی و دلنوازی به وجود آمده است و سروی نیز از باغ با شکوه و افتخار رشد کرده است.
هوش مصنوعی: چهرهاش زیبا و بینظیر است و جلوهای از خلقت و قدرت خداوند را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: خداوند به عشقورزان جلوهای از نورهای خلقت خود را نشان داد.
هوش مصنوعی: سنگی که در دست دارم، همانند یک مروارید ارزشمند است و مانند حیات جاودانی به نظر میرسد، که منبعی برای زندگی و زنده ماندن است.
هوش مصنوعی: در جگر سنگی عقیق، نور و روشنی از خون پراکنده شده است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که صحبت از داستانی است که در آن، جان شیرین به زبان شیرین بیان میشود. این نوع بیان میتواند به معنی عمیقتری اشاره داشته باشد که به احساسات و تجربیات انسانی مربوط میشود. در واقع، از آن دهان شیرین، گفتههایی به میان میآید که ممکن است رازهایی از عشق و زندگی را در خود نهفته داشته باشد.
هوش مصنوعی: صورت او که بر آن لبها مانند نوش است، به زیبایی و لطافتی میماند که فروشندهی شکری میتواند به آن ببازد.
هوش مصنوعی: ای خدا، چه حال و وضعیت عجیبی دارد آن کسی که لبانش به آب کوثر نزدیک است و به خاطر همین، در مقام و منزلت خاصی قرار دارد.
هوش مصنوعی: چشمان او با ناز و کرشمۀ خاصی، دلربا و جذاب است و بلایی برای دلها به شمار میآید.
هوش مصنوعی: موهای او مانند عطر خوش عنبر است که بر روی زمین ریخته و بر سر او فرود آمده است.
هوش مصنوعی: زمانه برای عاشقان دچار و پریشان است و حال آنها نیز بسیار خراب و آشفته است.
هوش مصنوعی: میگویند که در چین شال یا پارچهای به نام نافه وجود دارد، و این شال نماد زلف اوست که زیبایی و جذابیت خاصی دارد و در حقیقت، زلف او از زیبایی خاصی برخوردار است که شایستهٔ تحسین است.
هوش مصنوعی: هر رشته از موهای آن دختر زیبا مانند نارنجکی است که به نام من در آتش قرار دارد.
هوش مصنوعی: او که دل به زیباییهای سنبل ارغوانی سپرده، به پرنقش و نگار ابروانش مجذوب است.
هوش مصنوعی: در زلف کسی گیر نمیکند جز با پیچش، و خواب جز از نگاه او به کسی نمیرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که نگاهی به چهره او انداختم، جان و دل و ایمانم را از دست دادم.
هوش مصنوعی: وقتی که درد او را احساس کردم، احساس کردم که وجودم را تحت تأثیر قرار میدهد و به نوعی از آن تأثیر میزنم.
هوش مصنوعی: جانم از دوری او به لب رسیده و دلم از شوق و درد عشقش میسوزد.
هوش مصنوعی: از زندگیام خستهام، ای خدا، باشد که هیچکس حال من را نفهمد.
هوش مصنوعی: شمعی که به خاطر غم میسوزد، از نسیم آسیب میبیند و شادیام به خاطر غصهای که دارم، به درد تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: درک کن که من چقدر نگران و بیقرار هستم، حالت من مانند حالت آشفته و پریشان زلف اوست.
هوش مصنوعی: بشتاب و بیا، زیرا نمیتوانم تحمل دوریاش را داشته باشم و در این جدایی صبرم تمام شده است.
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو نمیتواند این درد و غصه را به کسی دیگر منتقل کند.
هوش مصنوعی: ا ز جای خود برخواسته و از مسیر محبت و مهربانی خارج شو و اگر میتوانی قدمی بردار.
هوش مصنوعی: به آرامی به محله او برو و از حال و احوال دل من برایش بگو.
هوش مصنوعی: این نامه را به سوی معشوق ببر و پیام من را که در دل دارم، به او برسان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.