گنجور

 
ابن عماد

ای مقصد هر امیدواری

بخشندۀ هر گناهکاری

گر جرم ز بندگان نیاید

عفو تو جمال کی گشاید

گر بار گناه ما گران است

لطف و کرم تو بی‌کران است

یارب به صفای صبح‌خیزان

یارب به دعای اشک‌ریزان

یارب به دل نیازمندان

یارب به نیاز مستمندان

کز سر محبتم کن آگاه

در خاطرم این و آن مده راه

بفروز دلم به نور ایمان

بر من بگشا دری ز عرفان

بیدارکنم ز خواب غفلت

مستم مکن از شراب غفلت

برابن عماد بی سروپای

رحمت کن و از کرم ببخشای