گنجور

 
۱
۲
۳
۵
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

برقیم ولی رنجه نسازیم گیا را

همت بگماریم که سوزیم صبا را

شمعیم و تهی‌دستی ما بین که درین بزم

سامان فروغی نبود شعله ما را

در کعبه و بتخانه ره قرب نیابند

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

برخیز و گوی جلوه مالک رقاب را

تا همچو ماه اسیر کند آفتاب را

آن چشم مست ساقی آشفتگان بس است

در شیشه ریز از قدح امشب شراب را

کو سنگ بی‌مروت هجران که بشکند

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

جنونی کو که سرگردان کنم در دیده طوفان را

ز برق کبریای اشک سوزم طور مژگان را

گرفتم سرمه از خاک ره نازی که می‌بینم

عیان در گردن بیداد او خون شهیدان را

پرستار سر زلفی شدم وز شرم می‌سوزم

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

بردیم باز بر سر نظاره دیده را

کردیم رام دیده نگاه رمیده را

بردیم نام دلبر و کردیم بی‌قرار

این خون آرمیده عمری طپیده را

سیلاب غصه‌ام ز درون جوش می‌زند

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

به صبوری بفریبم دل شیدایی را

در جگر بند کنم ناله صحرایی را

دم ز انکار محبت زدم و بد کردم

نه که این باد بریزد گل رسوایی را

باغبان خواست که حیران گل و خار شویم

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

عشق کرم آموز در‌آمد ز در ما

صد قافله غم ریخت ز دل بر جگر ما

کاهل نظری بین که به صد جذب تجلی

هرگز نرسد تا سر مژگان نظر ما

ما ناله ‌فروشان جرس محمل دردیم

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

آشفته‌تر از ماست بسی انجمن ما

بی نور بود شمع طرب در لگن ما

بر ناصیه غنچه ما نقش طرب نیست

شرمنده برون رفته نسیم از چمن ما

بتخانه عشقیم به طوف در ما آی

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

ستم ز نرگس مستت ستمگری آموخت

جنون ز زلف سیاه تو داوری آموخت

ترا خدایی آموزد ار اراده کنی

به یوسف آنکه طریق پیمبری آموخت

ترا به حسن ستایش کنند و زآن غافل

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵

 

شناخت ذوق بهار آنکه گل به دامان ریخت

چو چید از جگر لاله داغ بر جان ریخت

ز بی‌مروتی ابر این چمن سوزم

که بر من آتش و بر خار و خس گلستان ریخت

چه نا‌امیدی در خواب دیده آمد دوش

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

کی ز ماتمخانه ما دود افغان برنخاست

کی غم از بالین ما با چشم گریان برنخاست

در زمین سیل‌خیز دیده گریان ما

کی نشست اشکی که چون برخاست طوفان برنخاست

صد نسیم آمد ز مصر و بوی پیراهن رساند

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

ما غریبان را ز ناکامی کنار جان پرست

دیده از خون جگر لبریز و دل ز افغان پرست

ره نمی یابد اجل هم بر سر بالین ما

بس که ماتمخانه ما از غم هجران پرست

نیستم آگه که بر دل ناوک شوقم که زد

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

 

وفای عهد ز خوبان عهد ما غلط‌ست

نسیم عافیت از گلشن بلا غلط‌ست

کتاب حسن بر استاد عشق خواندم گفت

درین میانه همین آیت وفا غلط‌ست

حدیث طور شنیدی به کوی عشق گذر

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

در مذهب ما هر چه بجز دوست حرامست

گر خود همه ذوق طلب اوست حرامست

لاف چمن‌آرایی غم بلبل ما را

بی‌ناله به تن گر همه یک موست حرامست

نظاره هر دیده که پرورده به خون نیست

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

بی بصر دیده ارباب هوس حیرانست

ز آنکه بر دیده تصویر نظر پنهانست

در گریبان دری دیده ما روز نخست

پنجه غم شده فرموش و کنون مژگانست

دیده بگداخته نخل مژه را دادم آب

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

چون غنچه دلم شیفته و دل نگرانست

از شوق نسیم چمنی جامه درانست

بر داغ من آتش مفشان کاین گل بدروز

بدنام کن سلسله باد خزانست

ما پیر خرابات بجز غم نشناسیم

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

شه محبتم و ملک غم بلاد منست

عمارت جگر از شعله عدل و داد منست

جهان دردم و کنعانیان نیند آگه

که نور دیده یعقوب در سواد منست

درین چمن چو ببینی گیاه تشنه‌لبی

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹

 

آن سرو خرامان که گذشت از چمن کیست

و آن شمع برافروخته از انجمن کیست

شمعی که چراغ دل ما روشن ازو شد

روشن شود ای کاش که در انجمن کیست

جان یافتم از بوی تو ای باد سحرگاه

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

آتش به از گلی‌ست کش آسیب خار نیست

خون بهتر از میی‌ست که آن را خمارنیست

از بس هجوم گریه ز دریای چشم من

هر قطره لجه‌ای‌ست که آن را کنار نیست

بر گلستان غیر بهارست چار فصل

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

آن نسیمم که سر و برگ خس و خارم نیست

خانه‌زاد چمنم لیک به گل کارم نیست

جنس دردم که درین رسته به جانم بخرند

چه کنم طالع نازی ز خریدارم نیست

نخل اندوهم و صد گونه گلم هست ولیک

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

نافه چو طره غالیه بار تو نیست

عنبر سوده چو خط غبار تو نیست

گل نشکفته به پاکی عارض تو

سبزه به خوبی خط عذار تو نیست

از برم ای دل خسته برو که مرا

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 
 
۱
۲
۳
۵
 
تعداد کل نتایج: ۸۶