سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱ - در عذر گوید
بنده در پیش شاه دینپرور
عقل در جل کشید و جان بر سر
پیش شه نامد این جهان خورده
چون نسیم بهار بیخرده
بنده چون ملک و عدل شاه بدید
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲ - اندر خط و قلم و کاغذ و خاطر گوید
از دل آبستن است خامهٔ من
زان همی گِل خورد چو آبستن
کز همه چیز تیره و روشن
نکند آرزو چو آبستن
سایه باید ز گل چو در ارمم
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۳ - فی حسب حاله و بیان احواله و سبب احترازه من اهل الدّنیا وانزوائه و تجریده منالخلائق و سبب تصنیف هذاالکتاب
حسب حال آنکه دیو آز مرا
داشت یک چند در گداز مرا
گرد آفاق گشته چون پرگار
گرد گردان ز حرص دایرهوار
شاه خرسندیم جمال نمود
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۴ - فی افتخار نفسه علی اهل عصره
خطر من گهر پریشان کرد
تا که برخاست بانگ بردابرد
در زمانه سخنسرای شدم
تن گفتار را بهای شدم
لیک مدح کسی نگفتم من
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۵ - فی بیان حاله و حسب احواله رحمةاللّٰه علیه
گر در آورد یافت خلد و نعیم
ورنه جای ویست قعر جحیم
آنکه پهلو همی زند با من
پهلویی را نداند از دامن
شعر من گل محال او خار است
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۶ - فصل اندر ضعف و پیری
راکعم کرد روزگار حسود
از پس این رکوع چیست سجود
تا جوانی مددگه من بود
جوی عمرم پر آب روشن بود
آخر از آب من ز پاک بری
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۷ - فصل اندر تبدیل حال
بدر بودم شدم هلال مثال
نه بخندند ابلهان ز هلال
چون هلال دوتا شدم باریک
گشت عالم به چشم من تاریک
پنبه از گوش کرد بیرون مرگ
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۸ - التمثّل فیالاجتهاد
ابن خطّاب آن به مردی فرد
کعب احبار ازو روایت کرد
گفت اگر نه ز بهر این سه خصال
بودیی بودمی حیات وبال
کردمی اختیار خود را مرگ
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۹ - در رهایی جستن جان گوید از تن
رقص کن پیش دل به چارهٔ خویش
خرقه کن دلق چارپارهٔ خویش
زانکه در بارگاه بیبندی
نبود جان و جامه پیوندی
چند باشد به بند نان با تو
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۰ - اندر تفضیل سخن خویش گوید
از همه شاعران به اصل و به فرع
من حکیمم به قول صاحب شرع
شعر من شرح شرع و دین باشد
شاعر راست گوی این باشد
قسم من دان ز جملهٔ شعرا
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۱ - اندر مدح خواجهٔ عمید احمدبن مسعود تیشه و وصف حال خانهای گوید که از جهت حکیم سنایی کرده بود و اسباب مهیّا گردانیده
دوستی مخلص اندرین شهرم
کرد از صدق و دوستی بهرم
خانهای بهر من به رحمت دل
کرد و یک دست جامه خانه ز ظل
سقف او وقف خانهٔ افلاک
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۲ - یمدح الشیخ الامام جمالالدّین فخرالاسلام تاج الخطباء احمدبن محمّدالملقّب بالحذور
خلق از این خانه بر حذر باشد
خواجه احمد حذورتر باشد
آنکه خامهش ز سحر بر قرطاس
شب و روزی نگاشت از انقاس
معنی اندر میان خط سیاه
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۳ - در قناعت و انزوای خویش گوید
ای که در زیر طبع گردونی
چند گویی مرا که از دونی
با چنین گنج در چنین گنجی
چه گنه گنج را تو ناگنجی
رنج با گنج و زحمت نااهل
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۴ - فیالقناعة
گوشهای گیر از این جهان مجاز
توشهٔ آن جهان درو میساز
نه ترا با کسی بُوَد پیوند
تا تو گوئی بدرد و آنکس خند
دولت دین چو روی بنماید
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۵ - حکایت
آن شنیدی که بود پنبهزنی
مفلس و قلتبانش خواند زنی
گفتش ای زن مرا به نادانی
مفلس و قلتبان چرا خوانی
چه بود جرم من چو باشم من
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۶ - التمثیل
از پی نای و چنگ بوالخداش
خانهای تنگ ساخت بوالنباش
تا همی گربه نای دارد و چنگ
موش را چیست به ز خانهٔ تنگ
تا بود گربه مهتر بازار
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۷ - حکایت
آن شنیدی که رفت نادانی
به عیادت به درد دندانی
گفت با دست از این مباش حزین
گفت آری ولیک سوی تو این
باد باشد چو بیخبر باشی
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۸ - در صفت خلوت و تنهایی گوید
سلوتی نیست روح را از کس
سلوت روح خلوت آمد و بس
دهر بد رای و خلق بد بینند
راهت این است و مردمان اینند
یا به خلوت به خوش دلی تن زن
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۹ - در وصف بیطمعی و خویشتنداری خود گوید
من نه مرد زن و زر و جاهم
به خدا ار کنم وگر خواهم
گر تو تاجی دهی ز احسانم
به سرِ تو که تاج نستانم
زانکه چون طوق منّتت بکشم
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۰ - اندر افتخار خویش فرماید
ذم شنیدی ز مرغ عیسیرو
مدحم اکنون ز آفتاب شنو
گرچه چون من سخنگزاری نیست
بهتر از شاه گوش داری نیست
ورچه زین به سخن گزارد شاه
[...]