گنجور

 
۶۱

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۳ - زبان حال صدیقه صغرا

 

... که دادغر و غریب است و غمگسار ندارد

مبر به جانب میدان علی اصغر خود را

که طفل طاقت پیکان آب دار ندارد ...

صامت بروجردی
 
۶۲

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۴ - بیان عالم ذر و قبول شهادت امام(ع)

 

... بی دست و سرافتاده در آن معرکه از پا

نخل قد عباس و علی اکبر و قاسم

غلطیده به خون شده پا در صف هیجا ...

... چادر ز سر زینب دل سوخته یغما

این یک به نجف نزد علی برد شکایت

آن یک به مدینه به سوی تربت زهرا ...

... یا رب به لب تشنه شاهنشه بی سر

یا رب به علی اکبر و آه دل لیلا

یا رب به حق خون شهیدان که براهت ...

صامت بروجردی
 
۶۳

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۵ - همچنین مرثیه

 

... بیگانه در غم تو چو محرم گریسته

خیرالبشر برای علی اکبرت بخلد

تا برنهد به داغ تو مرهم گریسته

اندر مدینه فاطمه و در نجف علی

قلب شکسته و کمر خم گریسته ...

صامت بروجردی
 
۶۴

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۶ - مصیبت علی اکبر(ع)

 

در آن زمان که علی اکبر جوان ز پدر

به کربلا طلب جنگ را اشقیا می کرد ...

... بغل نمود دو زانو به سینه و لیلا

نظر به قد علی اکبر از قفا می کرد

نداشت چاره دیگر ز محنت ایام ...

صامت بروجردی
 
۶۵

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۹ - مصیبت اربعین کربلا

 

... بگرفت و بال بست و شکست و رها نمود

یک دودمان ز آل علی را یتیم کرد

یک جا اسیر پنجه آل زنا نمود ...

صامت بروجردی
 
۶۶

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۲ - خطاب به جناب علی اکبر(ع)

 

... شبه رسول و زاده پیغمبر السلام

نو رسته نخل باغ شه لافتی علی

سبط نبی جناب علی اکبر السلام

آرام جان فاطمه و زینب و حسین ...

صامت بروجردی
 
۶۷

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۳ - مصیبت امام حسین(ع)

 

... چه شد عباس که بازوی پدر برگیرد

که علی بر سر بالین پسر آمده است

سر برآورده ز نو قاسم داماد ز خاک ...

صامت بروجردی
 
۶۸

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۴ - مصیبت اربعین

 

... ام لیلا بسر نعش پسر می آید

کاش می داد کسی بر علی اکبر پیغام

کای حوان مادر پیرت ز سفر می آید ...

... نخل ناکامی وی باز ببر می آید

گر علی اصغر بی شیر بداند که رباب

با دو پستان پر از خون جگر می آید ...

صامت بروجردی
 
۶۹

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۵ - جواب یزید لعین به نصرانی

 

... سر دگر که شبیه است با پیغمبر خاتم

عصای پیری لیلا علی اکبرش است این

عجب مدار ز لیلا که رود رود نماید ...

... ز قطره قطره خونی که ریزد ازین مژگان

نشان تیر گلوی علی اصغرش است این

زبس کشیده سر از بیعت من این سر پرخون ...

صامت بروجردی
 
۷۰

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۷ - و برای او همچنین

 

... ندیده ای که چه گلبانگ و اخایی داشت

شنیده ای علی اکبرش ز زین افتاد

ندیده ای که چه گلبانگ و اخایی داشت

شنیده ای که علی اکبرش ز زین افتاد

ندیده ای که چه فریاد و ابایی داشت ...

صامت بروجردی
 
۷۱

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۰ - و له فی المرثیه

 

... قد عباس غضنفر فر لشگر شکنش

بی زبان بود علی اصغر و از تیر قضا

بنهاد از پر پیکان سخن اندر دهنش ...

صامت بروجردی
 
۷۲

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۲ - خوش آن دلی که به سر شوق کربلا دارد

 

... به هر که رو به سوی شاه اولیا دارد

برو مقام علی را ببین به شهر نجف

که خاک درگه او طبع کیمیا دارد

اگر که آرزوی قرب کبریا داری

نظاره کن که علی روی حق نما دارد

مزار مسلم و هانی به مسجد کوفه ...

صامت بروجردی
 
۷۳

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۴ - مصیبت صدیقه کبری (سلام الله علیها)

 

... اولاد مصطفی را از خشت و خاک بستر

شد دختر علی را در شهر شام منزل

در بزم پورسفیان نزد یزید کافر ...

صامت بروجردی
 
۷۴

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۸ - زبان حال ام لیلا با جوان ناکام خود

 

کجایی ای علی اکبر جوان نوثمر من

چرا جدا شدی ای نازنین پسر ز بر من ...

صامت بروجردی
 
۷۵

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۱ - زبان حال صدیقه صغرا(س)

 

... همه جا یار من زار پریشان بودی

چون علی اکبر و عباس ز دستم رفتند

مایه صبر من بی سر و سامان بودی ...

صامت بروجردی
 
۷۶

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۲ - خطاب امام(ع) باب عقاب

 

کجاست راکبت ای مرکب نکوسیما

علی اکبر من کرده در کجا ماوی

جوان نو خط و فرزند نو رسم چو نشد ...

... نمی دهی خبر اکبر جوان مرا

مرا چرا ز علی اکبرم جدا کردی

جوان نو سفرم را چرا نیاوردی

گمان نداشتم آنقدر بی وفا باشی

که بی سبب ز علی اکبرم جدا باشی

برای چیست که زین تو واژگون گشته ...

صامت بروجردی
 
۷۷

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۴ - و برای او فی المرثیه

 

... ز شمر خواهش یک قطره آب کردن تو

برادرا شب دامادی علی اکبر

فدای شادی و از خون خضاب کردن تو ...

صامت بروجردی
 
۷۸

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۵ - زبان حال دختر پیغمبر به شوهر بزرگوار خود

 

یا علی ای ابن عم غم نصیب

ای تو درد درمندان را طبیب ...

... مونس دل زیب دامان من اند

کسی نپوشد یا علی از بعد من

چشم احسان و محبت از حسن ...

صامت بروجردی
 
۷۹

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۸ - زبان حال علی مرتضی با فاطمه زهرا(ع)

 

... از چه ترک آشنایی کرده ای

وز علی فکر جدایی کرده ای

همچو گویم از هجوم درد و آه ...

... نزد باب ای آفتاب منجلی

در جنان منما شکایت از علی

لیک بر گو در بر ختمی مآب ...

صامت بروجردی
 
۸۰

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۹ - زبان حال امام(ع)

 

... یا رب ز قهر ذوالمن هرگز رها نباشد

باد صبا علی را رو در نجف خبر کن

گویا ز ما خبر دار شیر خدا نباشد ...

صامت بروجردی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷