گنجور

 
صامت بروجردی

چو نشد جناب زهرا از دور چرخ اختر

قلب شکسته وی بعد پدر مکدر

نگذشت یک دو روزی از رحلت پیمبر

کاندر در سرایش افروختند آذر

جای تسلی باب دید آن مه جهان‌تاب

طوق طناب اصحاب اندر گلوی شوهر

دونان کمر ببستند قلبش ز ظلم خستند

پهلوی و شکستند آخر ز ضربت در

داماد مصطفی را با فرق بی‌عمامه

در مسجد پدر دید بر پا به پای منبر

بی‌ترس و بی‌محابا زد ناکسی زاعدا

سیلی به روی زهرا در پیش چشم حیدر

از بس که روز و شب ریخت اشک از مصیبت باب

بر مردم مدینه طاقت نماند دیگر

آخر نمود منزل در کنج بیت الاحزان

بیرون ز شهر یثرب دخت رسول اطهر

دور زمانه کوشش کرد آن قدر به دنیا

تا کرد ارث مادر آخر نصیب دختر

یعنی به گوشه شام در گوشه خرابه

بر زینب ستمکش جا داد دیده تر

گاهی پی تسلی از گریه یتیمان

گاهی چو ابر گریان در ماتم برادر

جای بنی‌امیه در قصر زرنگاری

اولاد مصطفی را از خشت و خاک بستر

شد دختر علی را در شهر شام منزل

در بزم پورسفیان نزد یزید کافر

(صامت) ز شرح ماتم بر جان اهل عالم

افکند هآتش غم تا صبح روز محشر

 
 
 
فرخی سیستانی

آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در

رویی چو بوستانی از آب آسمان تر

باز این چه رستخیزست این خود کجا درآمد

این را که ره نمودست از بهر فتنه ایدر

ای دوستان یکدل، دل باز شد ز دستم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
قطران تبریزی

آذر فرو زو می خور شاها بماه آذر

آیین ماه آذر بوی می است و آذر

باد ابد رد مانده دشمنت چون کمانه

بگذار شادمانه صدا ور مزدو آذر

یک بخشش تو کردن بار دویست گردون

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

آن دلفریب دلکش و آن دلربای دلبر

با صد هزار کشی خندان درآمد از در

تنبول کرده آن بت تنبول کرده پیدا

سی و دو نار دانه در نار دانش اندر

تا کیمیای حسنش کرده ست لعل درش

[...]

امیر معزی

فرخنده باد و میمون این مجلس منور

بر شهریار گیتی شاهنشه مظفر

شاهی کجا رسیدست از همت بلندش

تختش به هفت گردون عدلش به هفت کشور

اَسْلاف را به عدلش جاه است تا به آدم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
جمال‌الدین عبدالرزاق

دیدی تو اصفهانرا آنشهر خلد پیکر

آن سدره مقدس آن عدن روح پرور

آن بارگاه ملت وان تختگاه دولت

آن روی هفت عالم وانچشم هفت کشور

هر کوچه جویباری محکم بمهر عصمت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه