ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲ - داستان گرگ و خر و مذمت حرص و طمع
... بار دیگر بر مدار ای بیخبر
داری اندر پیش راهی پر خطر
راه بس دور و دراز و هولناک
کوه در کوه و مغاک اندر مغاک
سربسر راه تو کوه است و کتل
کوهها سنگینتر از کوه امل
سنگلاخست و کریوه جمله راه
در بیابانش نه آب و نه گیاه ...
... دیو آدم کش و یا اهرمن است
چونکه این راه ای پسر در پیش ماست
بار سنگین در چنین راهی خطاست
در شتابست اندرین ره کاروان
تو چه خواهی کرد با بار گران
رفته همراهان و تنها مانده ای
غیر درگاهت زهر در رانده ای ...
... دزد آمد آب و نان بگرفت و رفت
کاروان چون رفت و واماندی ز راه
سود کی بخشد تورا افغان و آه
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳ - مناجات با قاضی الحاجات
... چون بپیمایم خدایا این طریق
نی ره برگشتن و نی راه زیست
روی رفتن هم نه یا رب چاره چیست ...
... ای خلیفه حق و ای سلطان دین
دیده بگشا سوی گمراهان ببین
چند باشد آفتابت در حجاب ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵ - قصه ی کودک و ذلت طماع از طمع
... چون روم دنبال من چون سگ دوی
گفت گشتم من سگت بردار راه
تا بیایم از پیت ای نیکخواه ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶ - بقیه قصه گرگ و خر
... در سر زر کرد دست و پا و سر
هر که را حرص و طمع از راه برد
عاقبت ناکامش اندر چاه برد ...
... با سر و رخسار خونین آن اویس
برگرفته راه کوه بوقبیس
زار و نالان لنگ لنگان می دوید ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷ - بیان بقیه ی تمرد شیطان از امر حق تعالی و مردود شدن آن
... پا ز حد خویش بالاتر نهاد
راه و رسم بندگی از دست داد
شعله ی غیرت سراپایش بسوخت ...
... شد در اقلیم یمین آنجا قرار
سینه راهست از یمین راهی نهان
سوی ملک نور و شهر لامکان ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹ - بیان مکر و عداوت شیطان به فرزندان آدم
... می کند هر لحظه تدبیری دگر
دامها افکنده اندر راهها
کنده اندر راهها صد چاهها
یکقدم نبود که نبود در کمین ...
... خانه ای کانجا عسس را مسکن است
کی در آنجا دزد راه رهزنست
دورباش شه به شهری چون رسید ...
... گه به بالا پرد و گاهی بزیر
تن چو دیواریست اندر راه عام
دل چو مرآتی در آن کرده مقام ...
... می شود از ره نوردان جلوه گر
راه می دانی کدام است این حواس
شم و ذوق و باصره سمع و مساس
راههای ظاهر است این ای پسر
هست در باطن تورا راه دگر
راه باطن راه بس نورانیست
رهگذار مشعر روحانی است
راه شهرستان نور است و صفا
معبر کروبیان باوفا ...
... قوت دل باشد و قوت روان
راه ظاهر لیک دارد خوب و زشت
هم ره دیر است آنجا هم کنشت ...
... گشت دل پیرامن آن دیو نحس
تا تورا دل در تن است و تن براه
هم بود ره معبر میر و سپاه ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰ - اشاره به حدیث شریف موتوا قبل ان تموتوا
... زنده باشی لیک از جان نی ز تن
دل بود ایستاده اندر راه حسن
هم از آن ره بگذرد اسپاه حسن ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱ - نداهای جان پس از جدایی از تن
... مردنی کو هست اصل هر حیات
راه این مردن به ما بنمای زود
شوق این دلها ز دست ما ربود
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲ - راه وصول به مقصد
... زاد این ره درهم و دینار نیست
راه عشق است این نه راه شهر و ده
ترک سر کن پس در این ره پای نه
هست این ره راه اقلیم و فنا
شرط این ره توبه از میل و هوا
مرکب این راه عزم است و وفا
توشه ی آن رنج و اندوه و عنا ...
... بایدت بر تن سلاح از یاد دوست
ای خوش آن کو یاد او همراه اوست
هر که برگیرد سلاح از یاد او ...
... ترک این بدنامی و هستی بگوی
راه شهر نیستی خود بجوی
چشم افکن بر بلاد نیستی
راه می پیما به یاد نیستی
هرچه را از هستیت باشد اثر ...
... هم زصد افزون و هم از صدهزار
اندر این ره راهزن باشد بسی
دیو و غول و اهرمن باشد بسی ...
... او خلاصی بخشدت در هر مضیق
آنچه را گفتم بود در راه لیک
سربسر باشد طلسم ای یار نیک ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳ - بیان اینکه اینها همه طلسم است و هرکه آن را بشکند به مقصد می رسد
... پای بیرون نه ز ملک جان و جسم
جسم را در راه جانان خوار کن
جان به خاکپای او ایثار کن ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۶ - در بیان حال و ابتلای ارباب جاه و مکنت
داد خواهانش گرفته راهها
راه خوابش بسته شبها آهها
وان دگر در فکر جاه و منصب است ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۸ - ادامه ی داستان طوطی و شاه و رفتن به جزیره
... داستان طوطی و شاه جهان
منتظر ایستاده آن طوطی براه
تا چه فرماید دگر آن پادشاه ...
... بال و پر زد طوطی و از دست شاه
کرد پرواز و نمود آهنگ راه
راهها طی کرد و منزلها برید
تا پس از قرنی به آن بنگه رسید ...
... گه فراز کوه و گاهی قعر چاه
گه غم منزلگه و گه بیم راه
روزها شب کرده از کهسارها ...
... پس پریده در هواهای عفن
بس بریده راههای بس خشن
دیده بس بالا و پستی در طریق ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۹ - گرفتار شدن پادشاه به دست زنگیان
... گاه می رفت و زمانی می نشست
دشت بی پایان و بی اندازه راه
راه او بیخویش و شب تار و سیاه
ره همی پویید و مقصودی نبود ...
... حب دنیا برده از وی عقل و هوش
راه دنیا روز و شب بگرفته پیش
می رود آگه نه از کس نی ز خویش
مست و بیخود در تکاپو سال و ماه
فرق نشناسد میان راه و چاه
می نوردد روز و شب این راه ژول
می نگردد یکدم از رفتن ملول ...
... ای مسافر کی سرآید این سفر
تا چه منزل راه پیمایی بگو
راه بی منزل نباشد ای عمو
گر بگویی مقصدم باشد معاش ...
... در چه منزل می شوی فارغ ز بیم
تاکجا همراهت آید این عزیم
چند گردد مایه ات یابد ثبات ...
... بیش و کم در پیش آن یکسان بدان
چونکه افتد سیل آن وادی به راه
نمی بماند کوه در راهش نه کاه
چون بجنبد صرصر این کوهسار ...
... تا چه حد از بهر فرزند ای عمو
می روی این راه را با من بگوی
هیچ پایان دارد آیا این سفر
هرگز آیا این سفر آید بسر
دارد ار پایانی این راه دراز
بازگو با مخلص ای مخلص نواز ...
... پس روی اندر کجا گر نه خری
دشت بی پایان و راه بیکران
شام تاریک و تو لایعقل در آن ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۰ - تتمه حال پادشاه و زنگیان
... اندر آن شب هر طرف در جستجوی
از کسان راه جستندی نشان
تا قصاص خود مگر یابند از آن ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۱ - حکایت آدم آبی و سیاحت او در روی زمین
... از تغافل کردن آن را ریشخند
دیدن تابوت حمالان به راه
هم به تابوتش نکردن یک نگاه ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۲ - امر سیم که آدم آبی بیان کرد از بیوفایی دنیا
... هان و هان تا فرصتی باقیست خیز
پیش گیر ای جان من راه گریز
دست و سر باید اگر اقدام کرد ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۴ - دنباله داستان شاه و گرفتاری او به دست زنگیان
... بهر صید ما نشسته در کمین
هان و هان ای راهرو هشیار شو
دورتر زین راه ناهنجار شو
ای تو در اقلیم امکان پادشاه ...
... لحظه ای با عقل خود دمساز گرد
عقل می گوید مرو این راه را
چنگ زنگی در میفکن شاه را ...
... دست از این نعمت بکش ای نیکخوی
خود تو می دانی که این ره راه نیست
ور بود پایان آن جز چاه نیست ...
... سالها بگذشت و می گویی همان
هرچه رفتی راه برگشتن دراز
می شود کی می توانی گشت باز
راه گردد دور تن سست و ضعیف
می شود مرکب تورا لنگ و نحیف ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۸ - منازعه ی جسم و جان و میل به عالم علوی و سفلی
... منتظر در بامها و شامها
قدسیان در راه من در انتظار
زلف حوران رفته از آهم غبار ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۹ - حکایت در سیر و سلوک به سوی حق
... کورهای بیحد اندر چاه بود
هریکی را سوی چاهی راه بود
مردک بیچاره در آن چه خزید ...
... از ازل پویی اگر ره تا ابد
می نیابی راه را پایان و حد
هر قدم لیکن از آن ره مقصدیست
کاندران عیش و نشاط بیحدیست
راه بینی گلستان در گلستان
گلستانها غیرت باغ جنان
راه نبود گلشن اندر گلشن است
هر قدم از گل هزاران خرمنست ...
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۱ - در بیان آنکه چون سفر را نهایت نیست لازم می آید سبکبار و چالاک بود
... نی از آنت رنج باشد نی تعب
این سفر راه عراق و شام نیست
طی راهش را پی و اقدام نیست
راه شهر هستی ملک بقاست
کی در این ره راه رو محتاج پاست
پا نمی خواهم که گردد آبله ...
... هان و هان ای رهروان بیگاه شد
راهزن از حالتان آگاه شد
همرهان رفتند و در خوابی هنوز ...