بخش ۴۱ - در بیان آنکه چون سفر را نهایت نیست لازم می آید سبکبار و چالاک بود
نیست راحت تا سفر آید به سر
انه کان السفر بعض السقر
این مسافر تا ابد در جنبش است
بر کنار از راحت و آسایش است
کاین نباشد ای برادر جز قیاس
از قیاس ابلیس شد در اقتباس
گفت جعفر آن امام راستین
اول من قاس ابلیس اللعین
کار بار آن نگارستان پاک
کی توان کردن قیاس از شوره خاک
اندرین عالم مسافر روز و شب
سوی منزل می رود با صد تعب
در جهان پاک لیکن ای عمو
منزل آید جلد و چابک سوی او
سوی مقصد بایدت رفت این جهان
مقصد آنجا سوی تو گردد روان
ور تو هم ره را نوردی روز و شب
نی از آنت رنج باشد نی تعب
این سفر راه عراق و شام نیست
طی راهش را پی و اقدام نیست
راه شهر هستی ملک بقاست
کی در این ره راه رو محتاج پاست
پا نمی خواهم که گردد آبله
بار سنگین نی که گردد راحله
پای این ره شوق و مرکب عزم توست
کاروان آن سبکباران چیست
چونکه شوق آمد نه رنجست و نه غم
با سبکباری نه محنت نه الم
ای سبکباران خدا را همتی
فرصتی تا هست از خود رحلتی
هان و هان ای رهروان بیگاه شد
راهزن از حالتان آگاه شد
همرهان رفتند و در خوابی هنوز
پل شکست و آن سر آبی هنوز
ای خنک آنکس که هنگام رحیل
نی گرفتار کثیر و نی قلیل
خیزد از خواب سبک گردد روان
نی غم یار و نه فکر کاروان
نی ز دزدش بیم و نی خوف عسس
نی کسش در یاد و نی یادش ز کس
هان و هان ای دوستان باوفا
وقت کوچ آمد سوی ملک بقا
تا کی آرامیده ره بی انتهاست
وقت شد بیگاه و رهزن در قفاست
بار سنگین بفکنید از راحله
تا نیایند از قفای قافله
بفکنید از دوش خود این بارها
بارهایی بلکه این بیزارها
آنچه داری ای برادر بار نیست
جز خیال و صورت و پندار نیست
ز امتحان نادیدنیها دیده شد
دیدنیها زامتحان پوشیده شد
ای توانایی که بهر آزمون
بست این نقش بدیع واژگون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره سفر معنوی و دشواریهای آن است. شاعر به مسافران میگوید که این سفر آسان نیست و مسافر دائماً در حرکت است و از آسایش دور است. این حرکت را تنها با قیاس نمیتوان درک کرد، چرا که قیاس ابلیس از حقیقت دور بود.
شاعر به امام جعفر اشاره میکند که اولین کسی بود که قیاس ابلیس را شناخت. او بر این نکته تأکید دارد که مسیر زندگی و حقیقت نباید با چیزهای بیارزش مقایسه شود. در این سفر، انسان باید به سوی مقصد واقعی خود یعنی ملک بقا حرکت کند.
شاعر به مسافران توصیه میکند که بارهای سنگین خود را بر زمین بگذارند و از فکر و خیالهای بیهوده رها شوند. او میگوید که این سفر نیازی به پا و بار ندارد، بلکه شوق و عزم واقعی باید همراه راهرو باشد. این سفر در نهایت به آرامش و آزادی خواهد انجامید، اگر انسان از کینه و اندوه آزاد شود.
در پایان، شاعر مسافران را به بیداری و زودتر حرکت کردن دعوت میکند و آنها را به یادآوری میآورد که بارهایشان فقط خیال و تصورات هستند. بنابراین، برای رسیدن به حیات ابدی و حقیقت باید از بارهای ناپایدار و بیمعنا رها شوند.
هوش مصنوعی: زیس که سفر به پایان برسد، آرامش و راحتی هم پیدا نمیشود؛ زیرا بخشی از دشواریها و مشکلات، به سفر مربوط میشود.
هوش مصنوعی: این مسافر همیشه در حال حرکت است و از آسایش و آرامش دور است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هیچ چیزی جز قیاس و مقایسه نیست و اگر به این شیوه فکر کنیم، در واقع مانند ابلیس عمل کردهایم که از قیاسهای نادرست در استنباط و نتیجهگیری استفاده میکند.
هوش مصنوعی: جعفر، امام راستین، گفت که ابلیس لعین از چیزهایی که من به آنها قضاوت میکنم برتری ندارد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان زیبایی و لطافت یک باغ زیبا را با زشتی و خشکی خاک بیحاصل مقایسه کرد؟
هوش مصنوعی: در این جهان، انسان در تمام اوقات و شبانهروز به سوی خانهاش حرکت میکند و این مسیر پر از درد و رنج است.
هوش مصنوعی: در دنیای خالص و بیآلایش، اما ای عموی عزیز، به زودی شخصی چابک و سریع به سمت تو میآید.
هوش مصنوعی: در این دنیا باید به سوی هدف و مقصد خود حرکت کنی، زیرا سرانجام این دنیا تو را به آن سوی مقصدی که در نظر داری میبرد.
هوش مصنوعی: اگر تو نیز در مسیر زندگی تلاش کنی و شب و روز زحمت بکشی، نه از تو رنجی خواهد بود و نه خستگی.
هوش مصنوعی: این سفر به عراق و شام نیست و برای طی کردن آن نیاز به تلاش و اقدام جدی ندارد.
هوش مصنوعی: راه رسیدن به حقیقت و زندگی جاودان، مسیری است که در آن نیاز به راهنمایی و کمک همیشگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: نمیخواهم که پاهایم آسیب ببینند و بار سنگین را تحمل کنند. نمیخواهم که به خاطر این بار سنگین، راهی سخت و دشوار پیش رویم.
هوش مصنوعی: این راهی که در آن قدم میگذاری، ناشی از اشتیاق و اراده توست. پس بیجهت به کاروان دیگران که بدون بار و مسئولیت حرکت میکنند، توجه نکن.
هوش مصنوعی: وقتی شوق و اشتیاق در دل حاکم شود، نه رنج و غم جایی دارد. در این حالت، انسان با سبکی و آرامش زندگی میکند و خبری از درد و محنت نیست.
هوش مصنوعی: ای کسانی که در این دنیا از وزنههای اضافی رها هستید، از خداوند بخواهید که فرصتی فراهم کند تا خود را از این دنیا جدا کنید و راهی دیگر بسازید.
هوش مصنوعی: ای مسافران، بیدار باشید! شب شده و دزد از وضعیت شما باخبر شده است.
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان رفتند و در خواب به سر میبرند، پل همچنان شکسته است و آن سوی پل هنوز آبی است.
هوش مصنوعی: خوشحال آن کسی است که در زمان جدایی از این دنیا نه به چیزهای زیاد وابسته باشد و نه به چیزهای کم.
هوش مصنوعی: از خواب که بیدار میشوم، احساس سبکی میکنم. نه غم محبوب در دل دارم و نه نگرانی درباره سفر و کاروان.
هوش مصنوعی: نه از دزدش ترسی دارد و نه از نگهبانی، نه کسی او را به یاد دارد و نه او کسی را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: ای دوستان وفادار، توجه کنید که وقت رفتن به سرزمین جاودانی رسیده است.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در این راه بیپایان آرام گرفتهایم، اما زمان آن فرا رسیده که بیدار شویم. اکنون وقت آن است که از خواب غفلت بیرون بیاییم چون در این مسیر خطراتی وجود دارد که میتواند به ما آسیب برساند.
هوش مصنوعی: لuggage heavy را از روی گذرگاه بردارید تا افرادی به دنبال کاروان نیایند.
هوش مصنوعی: این بخش را به خود نگیرید و از دوش خود این بارهای سنگین و ناخوشایند را بردارید.
هوش مصنوعی: ای برادر، آنچه که تو در اختیار داری، تنها خیالات و تصورات است و هیچ چیز واقعی نیست.
هوش مصنوعی: با آزمون چیزهای نادیدنی، دیدهها نمایان شدند و چیزهایی که پنهان بودند، در آزمایش خود را نشان دادند.
هوش مصنوعی: ای قادر و توانا که برای آزمایش، این تصویر زیبا را به گونهای معکوس و متفاوت به نمایش گذاشتی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.