بخش ۲۳ - بیان اینکه اینها همه طلسم است و هرکه آن را بشکند به مقصد می رسد
هان چه مردان بشکن این محکم طلسم
پای بیرون نه ز ملک جان و جسم
جسم را در راه جانان خوار کن
جان به خاکپای او ایثار کن
بند جسم و جان زبال و پرگشای
از مضیق شش جهت بالاتر آی
عالمی بنگر سراسر نور پاک
عالمی فارغ ز آب و باد و خاک
عالمی بین گلستان در گلستان
گلستانها سر زده بر لامکان
پرده بردار از رخ زیبای دل
پرده از رخسار جان آرای دل
پس در آن بین نقشهای بس عجیب
یار بنگر فارغ از بیم رقیب
کشوری بین خالی از دزد و دغل
پاکبازان را در آن جاه و محل
دوستان دستان به دست دوستان
روز و شب با یکدگر در بوستان
دوستانی جمله خالی از نفاق
جملگی را اتحاد و اتفاق
جسمشان از هم جدا جانشان یکی
مقصد و مطلوب و جانانشان یکی
عالمی بین خالی از رنج و تعب
خالی از اندوه و فکر روز و شب
نی عناصر را در آن کشور تضاد
پیشه آنجا می نه بگریزد ز باد
نی کلال جوع و نی ثقل شبع
نی بلای حرص و نی ذل طمع
نی در آن سرمای دی گرمای تیر
نی تعب از بهرکتان و حریر
تا بچند ای جان من در رنج و غم
روزها اندر تعب شب در الم
دل نه بگرفتت از آن محنت سرای
نامدی تنگ آخر از این تنگنای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعوتی است به رهایی از محدودیتهای جسم و جهان مادی و رسیدن به مقام والای جان و روح. شاعر از مردان میخواهد که این طلسم محکم را بشکنند و از عالم مادی خارج شوند. او تأکید دارد که باید جسم را در راه عشق به معبود نادیده بگیرند و جان خود را به خاک پای او تقدیم کنند.
در این عالم بالاتر از محدودیتهای شش جهت، دنیایی نورانی و خالی از مشکلات وجود دارد که در آن تنها دوستانی یکدل و همدل زندگی میکنند. در این ملک، هیچگونه دزدی، نفاق و تضادی وجود ندارد و همه در شادی و صلح به سر میبرند. شاعر در نهایت از جان خود میخواهد که از رنج و غم رهایی یابد و به سوی آن دنیای آرام و سرشار از عشق و وصال بشتابد.
هوش مصنوعی: هان، ای مردان! این طلسم را که محکم است بشکنید و پا به بیرون بگذارید، زیرا شما مالک جان و جسم خود هستید.
هوش مصنوعی: به خاطر محبوب خود، به جسم و ظاهر خود بیاعتنا باش و جان خود را فدای او کن.
هوش مصنوعی: خود را از محدودیتهای جسمی و روحی رها کن و به فرازهایی بالاتر از تمام مشکلات و تنگناها برس.
هوش مصنوعی: به جهانی که سراسر پر از نور پاک است نگاه کن. جهانی که از آب، باد و خاک آزاد است و هیچگونه وابستگی به این عناصر ندارد.
هوش مصنوعی: در جایی که گلها شکوفا شدهاند، دانشمندی را میبینی که مانند باغی پر از گلهای مختلف، در فضایی نامحدود وجود دارد.
هوش مصنوعی: پرده را از روی زیبایی دل بردار و زیبایی جان را به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: پس در آن لحظه به نقشهای عجیب معشوق نگاه کن، بیآنکه از رقیب نگران باشی.
هوش مصنوعی: در این سرزمین، هیچ دزدی و فریبکاری وجود ندارد و فقط افراد درستکار و راستگو در آن زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: دوستان همیشه در کنار یکدیگرند و در طول روز و شب در فضای محبت و دوستی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: دوستانهای که هیچ گونه نفاق و دورویی در آن وجود ندارد، همه باید با هم متحد و یگانه باشند.
هوش مصنوعی: بدنهایشان از یکدیگر فاصله دارد، اما روح و هدفشان یکی است و معشوق آنها نیز یکسان است.
هوش مصنوعی: دنیا و زندگی را تصور کن که از هر گونه رنج و سختی و اندوه خالی باشد، بدون فکر کردن به گذشته و آینده، فقط آرامش و خوشی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: عناصر در آن سرزمین به تضاد عادت دارند و آنجا نمیتوانند از وزش باد فرار کنند.
هوش مصنوعی: نه زخم گرسنگی دارم و نه بار سنگین سیری، نه بلای حرص بر من سوار است و نه ذلت طمع بر من سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: در هوای سرد زمستان، گرمای تابستان و نازکی پارچهی حریر را آرزو میکنیم.
هوش مصنوعی: ای جان من، تا کی در رنج و غم خواهی بود؟ روزها در سختی و شبها در درد و ناراحتی به سر میبری.
هوش مصنوعی: دل تو از آن پیشامدهای سخت و ناگوار ناراحت نشده است، اما حالا که به این وضعیت دشوار و تنگی رسیدهای، احساس گرفته و تنگنقشی میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.