از قضا فوجی ز زنگ تیره روی
اندر آن شب هر طرف در جستجوی
از کسان راه جستندی نشان
تا قصاص خود مگر یابند از آن
ناگهان گشتند با سلطان دوچار
در بیابان آن گروه دیوسار
شه چنان دانست کایشان دوستند
شاه مغز و نغز و ایشان پوستند
آن جماعت را ز غمخواران شمرد
هم ز یاران و پرستاران شمرد
خواند اینک را وزیر و آن امیر
آن سپه سالار و آن دیگر امیر
این یکیشان حاجب و آن پیشکار
این امیر وحش و آن میرشکار
گفت این را مطرب آن را می فروش
وان یکی دیگر ندیم باده نوش
شور صهبا سرکشی آغاز کرد
با پرستاران حکایت ساز کرد
گفت باز از زنگیان خواهیم کین
زان سپس تازیم بر ایران و چین
رو از آن پس سوی خاور آوریم
هفت کشور را به زنجیر آوریم
از سرافرازان سراندازی کنیم
در سراندازی سرافرازی کنیم
زین سخنها شاه چندان یاد کرد
کان جماعت را به خود ارشاد کرد
هیچکس را چشم وارو بین مباد
هیچ سر را دیده ی خود بین مباد
چشم وارون بین هلاک جان توست
برکن او را و بجو چشمی درست
دیده ای جو ای برادر راست بین
چیزها را بی کم و بی کاست بین
تا نبینی دیدنیها واژگون
سرفرو ناری به نزد هر ملون
چشم کج بین و دل وارون پذیر
نک به دست دشمنان کردت اسیر
تا به بینایی به تو آویختند
خوش خوشک در خاک و خونت ریختند
کیستند آن دشمنان دوستان
دخت و پور و جفت و زاغ و زاغدان
نفس تو آن اژدهای هفت سر
آن دلیل و رهنمایت تا سقر
جمله اینها دشمن جان تو اند
یوسفی تو جمله اخوان تواند
برتع و یلعب بهانه ساختند
تا ز یعقوبت جدا انداختند
سوی چاهت می برند آگاه شو
می سپارندت به گرگ از ره مرو
(انما اموالکم) فرمود حق
از نبی اعدی عدوک شد سبق
گر نه اینها دشمنندت ای رفیق
پس چرا افکنده ات اندر مضیق
گرنه چشمت هست کج بین ای پسر
پس چرا زیشان نمی جویی مفر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، گروهی از زنگیان در جستجوی انتقام هستند و ناگهان با شاه روبرو میشوند. شاه در ابتدا آنها را دوست میداند و تصمیم میگیرد با آنها مشورت کند. او از مقامها و افراد مختلف دربار یاد میکند و همچنین برنامهای برای حمله به ایران و چین را مطرح میکند. اما در میان این گفتگوها، شاه هشدار میدهد که نباید به ظاهر افراد اعتماد کرد و هر کس را باید با دید درست قضاوت کرد. او بر این نکته تأکید دارد که دشمنان واقعی ممکن است در لباس دوستان ظاهر شوند و انسان باید هشیار باشد تا از خطرات آگاه شود. در نهایت، سخن او به فراخوانی به دقت و بینش صحیح و پرهیز از خطای قضاوت ختم میشود.
هوش مصنوعی: در آن شب، گروهی با چهرههای زشت و تیره در هر سو به دنبال چیزی بودند.
هوش مصنوعی: افرادی به دنبال راهی هستند تا انتقام خود را بگیرند و شاید از آن نشانهای پیدا کنند.
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی، گروهی که شبیه دیوان بودند، در بیابان با سلطان به مشکل برخوردند.
هوش مصنوعی: پادشاه به خوبی درک میکند که دوستان واقعی او در عمق و جوهره وجود دارند، در حالی که ظاهر و نمای外ی آنها تنها پوستهای است که باید به آن توجه نکرد.
هوش مصنوعی: آن گروه را که به دلسوزی و مراقبت معروفند، هم در زمره دوستان قرار داد و هم در دسته حمایتکنندگان شمرد.
هوش مصنوعی: اینک وزیر اینجا است و آن امیر نیز هست، آن سردار هم حضور دارد و امیر دیگری نیز در جمع است.
هوش مصنوعی: یک نفر از اینها به عنوان ناظر و نگهبان و دیگری به عنوان کارمند یا دستیار این امیر حیوانات وحشی و آن هم به عنوان شکارچی است.
هوش مصنوعی: او گفت که این را مطرب میفروشد، آن را هم میفروشد و دیگری هم که ندیم است، باده مینوشد.
هوش مصنوعی: شور و حال مشروبات، سرکشی را شروع کرد و با پرستاران داستانی روایت کرد.
هوش مصنوعی: گفتند بار دیگر از سرزمین زنگیان به ما حمله خواهند کرد و پس از آن به سرزمینهای ایران و چین نیز خواهند رفت.
هوش مصنوعی: از آن پس به سمت شرق خواهیم رفت و هفت کشور را تحت سلطه خود خواهیم درآورد.
هوش مصنوعی: بیایید از کسانی که سر بلند و سرافراز هستند، درس بگیریم و در مسیر سرافرازی و سربلندی گام برداریم.
هوش مصنوعی: به خاطر این سخنان، پادشاه آنچنان به یاد آورد که آن گروه را به راهنمایی خود مشغول کرد.
هوش مصنوعی: هیچ کس نباید به دیگران تنها از زاویه نگاه خود قضاوت کند و به خود اجازه ندهد که دیگران را از منظر محدود خود ببیند.
هوش مصنوعی: چشم بدبین و بدسگال میتواند به روح و زندگی تو آسیب بزند. پس بهتر است که از آن چشم دوری کنی و به جای آن، به دنبال نگاهی مثبت و درست باشی.
هوش مصنوعی: برادر، چشمانت را بگشا و با دقت به چیزها نگاه کن، آنها را بدون هیچ کم و کاستی ببین.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نتوانی چیزهای دیدنی را به درستی ببینی، نباید به کسی که در تلاش است به تو کمک کند، بیاحترامی کنی.
هوش مصنوعی: چشم بدبین و دل آشفتت نگذار که به دست دشمنان اسیر شوی.
هوش مصنوعی: تا وقتی که به تو توجه کردند، خوشحال و شاداب در خاک و خونت ریختند.
هوش مصنوعی: چه کسانی هستند آن دشمنان که به دوستان آسیب میزنند، چه از نظر دختران و پسران، چه از نظر جفتها و چه از نظر زاغها و زاغدانها؟
هوش مصنوعی: نفس تو همچون یک اژدهای هفت سر است که تو را به سوی جهنم هدایت میکند.
هوش مصنوعی: تمام اینها دشمن جان تو هستند و تو، یوسف، میتوانی به همه آنها به چشم برادران خود بنگری.
هوش مصنوعی: آنها دلیلی آوردند و بهانهای درست کردند تا تو را از یعقوب دور کنند.
هوش مصنوعی: توجه کن که به سمت چاه میبرندت و تو را به گرگ میسپارند، پس از آن راهی را که میروی، انتخاب نکن.
هوش مصنوعی: فقط اموال شماست که برای شما مهم است، که در حقیقت دشمنی بزرگتر از آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر این افراد با تو دشمن نیستند، پس چرا تو را در تنگنا قرار دادهاند؟
هوش مصنوعی: اگر چشمانت به درستی نمیبیند، پس چرا از آنها دوری میکنی و به دنبالشان نمیگردی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.