باز گردم بر سر آن داستان
داستان طوطی و شاه جهان
منتظر ایستاده آن طوطی براه
تا چه فرماید دگر آن پادشاه
پادشه فرمود کای شیرین کلام
آنچه باید گفت من گفتم تمام
وقت رفتن شد کنون پرواز کن
چشم و هوش و گوش خود را باز کن
بال و پر زد طوطی و از دست شاه
کرد پرواز و نمود آهنگ راه
راهها طی کرد و منزلها برید
تا پس از قرنی به آن بنگه رسید
سبزه دید و آب صاف و مرغزار
باغ و بستان پر درخت میوه دار
هر طرف مرغان رنگین پر و بال
طایرانی جملگی پر خط و خال
طوطی مسکین شکسته بال و پر
دیده بس آسیب و محنت در سفر
گه فراز کوه و گاهی قعر چاه
گه غم منزلگه و گه بیم راه
روزها شب کرده از کهسارها
شامها سر برده اندر غارها
پس پریده در هواهای عفن
بس بریده راههای بس خشن
دیده بس بالا و پستی در طریق
زین مضیق افتاده اندر آن مضیق
رفته از یادش شه و دوران او
وسعت درگاه بی پایان او
چشمه اندر چشمه اندر زندگیش
وه چه چشمه هریک از صد دجله بیش
جدول اندر جدول از آب حیوة
وه چه جدول رشک جیحون فرات
گلشن اندر گلشن خلوتگهش
گلستان در گلستان درگهش
وان همه مرغان خوش الحان او
طایران کنگر ایوان او
طوطیان نغمه ساز خوش بیان
وان کبوترهای قدسی آشیان
ناز طاووسان باغ ناز او
نغمه ی مرغان خوش آواز او
شکرستانهای شربت خانه اش
خانه ها و نعمت شاهانه اش
زین ره آمد آن جزیره جلوه گر
پیش چشم طوطی صاحبنظر
گل شمرد آن خارهایش سربسر
بارکینش کوثر آمد در نظر
تنگنایی را گمان کرد و فراخ
آغلی را هم شمرد ایوان و کاخ
جغد شومش چون هما میمون گرفت
ماند از رفتار و زاغش در شگفت
گرگها دید و گمان کرد او غزال
غولها را هم رفیق ماه و سال
حال طوطی نیک باشد ای پسر
همچو حال پادشاه باختر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: داستان طوطی و شاه جهان ادامه دارد. طوطی پس از شنیدن دستورات پادشاه، برای سفر خود پرواز میکند و در راه مشکلات فراوانی را تجربه میکند. او بالا و پایینهای زیادی را مشاهده کرده و خاطرات پادشاه و دوران او از یادش رفته است. پس از مدتها سفر، طوطی به سرزمینی زیبا و پر از منابع طبیعی میرسد، جایی که باغها و پرندگان رنگارنگ وجود دارند. اما طوطی در این سرزمین، به اشتباه، مشکلات و خطرات را در چیزهای زیبا میبیند و فکر میکند که اینجا تنگناها و تهدیدهایی وجود دارند. با این حال، طوطی از این تجربه درس میآموزد و وضعیت خود را با حال پادشاه مقایسه میکند.
هوش مصنوعی: به سراغ همان روایت قدیمی طوطی و شاه جهان برمیگردم.
هوش مصنوعی: آن طوطی منتظر است که ببیند آن پادشاه چه دستوری خواهد داد.
هوش مصنوعی: پادشاه گفت: ای کسی که زیبا سخن میگویی، هر آنچه که لازم بود بگویم، به طور کامل بیان کردم.
هوش مصنوعی: الان زمان Departure است، پس با دقت تمام و با تمرکز کامل، آماده حرکت باش.
هوش مصنوعی: طوطی از قفس آزاد شد و به پرواز در آمد و راهی را انتخاب کرد.
هوش مصنوعی: او مسیرهای زیادی را پیمود و مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت تا بعد از یک قرن به آن مقصد رسید.
هوش مصنوعی: چمن سبز و آب زلال، دشت پر از گل و باغ پر درختان میوهدار را دید.
هوش مصنوعی: در هر سو پرندگان رنگارنگ و زیبا پرواز میکنند و همه آنها دارای نشانهها و رگههای خاصی هستند.
هوش مصنوعی: طوطی بیچاره با بال و پر آسیبدیده، در سفر مشکلات و رنجهای زیادی را تجربه کرده است.
هوش مصنوعی: گاهی در قله کوه قرار داریم و گاهی در عمق چاه، گاهی در سفر ناراحتیهای زندگی هستیم و گاهی نگران مسیر آینده.
هوش مصنوعی: در طول روز، شبها از کوهها به درون غارها رفتهاند و شب را در آنها سپری میکنند.
هوش مصنوعی: پس در هوای آلوده و نامطلوب بسیاری از راهها بسته و دشوار شده است.
هوش مصنوعی: چشمی که در مسیر پر پیچ و خم زندگی، هم شاهد اوجها بوده و هم نشیبها، اکنون در آن تنگنا و سختی گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: او از یاد رفته و زمان او، فضایی نامحدود و همیشه باز دارد.
هوش مصنوعی: زندگی او مانند چشمهای پرتلاطم و سرشار از زندگی است، به گونهای که هر چشمه، نشاندهندهی انرژی و صفای بیشتری نسبت به صدها رودخانهی بزرگ است.
هوش مصنوعی: در دل دریا، جویبارهایی وجود دارند که زندهاند و حیات میبخشند؛ این جویبارها به قدری زیبایند که حتی رودخانههای بزرگ مثل جیحون و فرات را به حسادت وامیدارند.
هوش مصنوعی: در باغی پر از گل، مکان آرامش او مانند گلستانی در میان باغ است.
هوش مصنوعی: تمامی پرندگان خوش صدا، پرندگان باغ و سرای او هستند.
هوش مصنوعی: پرندگان زیبا و خوش صدا، با آواز دلنواز خود، و همینطور کبوترهای با صفا و پاک، که در جایگاه مقدسی سکونت دارند، همگی به توصیف زیباییها و لطافتهای زندگی اشاره دارند.
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز طاووسان در باغ او به همراه آواز دلنواز پرندگان آنجا است.
هوش مصنوعی: باغهای سرشار از شکر و خانههای پرنعمت او همانند قصرهای شاهانه هستند.
هوش مصنوعی: از این مسیر، آن جزیره که جلوهای زیبا دارد، در برابر چشمان طوطی آگاه ظاهر شد.
هوش مصنوعی: گل، خارهایش را شمارش کرد و بر سرش بارانی از آب کوثر، در نظر آمد.
هوش مصنوعی: در یک تنگنا، او تصور کرد که به مشکل برخورد کرده و در عین حال، جایی را که باید به عنوان خانهاش بشناسد، به عنوان جایی بزرگ و باشکوه قلمداد کرد.
هوش مصنوعی: جغد نحس مانند پرنده ای خوشحال و شاداب به نظر میرسد و زاغش رفتاری عجیب و غریب دارد.
هوش مصنوعی: گرگها را دید و فکر کرد که او نیز مانند غزالها، دوستانی از جنس خود دارد که در طول زمان و شبهای ماه با هم هستند.
هوش مصنوعی: حالت طوطی خوب است؛ پسرم، مانند حال پادشاه سرزمین باختر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.