گنجور

 
۱۳۴۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۲ - در بیان عسل خاک آلوده در وسط چاه و مشغول شدن به آن

 

... مهربانان نیستند این دوستان

دشمنانند ای برادر دشمنان

مار می نشناسی از مار اندرت ...

... میگریز و میگریز و میگریز

زین رفیقان ای برادر الفرار

هین مگوشان یار میگو دامیار ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۳ - حکایت زبون شدن پلنگ در دست آدمیزاد

 

... راه و رسم حیله جویی ساز کرد

کای برادر گرچه من بدآب خورد

چون تو کردم کوچک و مسکین و خورد ...

... نیست امید خلاصی زین غریق

ای برادر اهل دنیا سربسر

آدمیزادند و از آدم بتر ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۷ - در صفت عشق و کیفیت آن

 

... ای خوشا دلهای زار عاشقان

ای برادر گر تو عاشق نیستی

نیستی آدم ببین خود چیستی ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۶ - رجوع به تتمه حکایت مرد شوریده ی هروی و اهل کلیسا

 

... اهل دین را دم ز آل مصطفی است

ای برادر هرکه زینها دم گرفت

از دم او نور عالم در گرفت ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۹ - امیر معزول که شغل ابریق داری مبرز پیش گرفت

 

... روشن از نور خداوند احد

ای برادر ساعتی هشیار شو

طالب آن عالم انوار شو ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۲ - حکایت جوانی که پدرش او را زن داد و گریختن داماد شب زفاف

 

... شب تمام شب پدر در جستجو

هم برادر در طلب در دشت و کو

مادرش آسیمه اندر کوچه ها ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۲ - تحقیق در بیان فناء فی الله و اشاره بطریق وصول الی الله

 

... پیش ذات و وصف فعل کردگار

این مثال است ای برادر این مثال

این زبانم لال بادا لال لالا ...

... رو بخوان از آن کتاب بی قصور

ای برادر آیه الله نور

رو ز شاه دین شنو یا من اخاء ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۴۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷۶ - سوزانیدن زنان هندوان خود را با شوهران

 

... از خبرهای جهانی بی نشان

ای برادر مرده ای تو بارها

زندگانی دیده ای بسیارها ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۰

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۹ - داستان آن بازرگان که خرما از بغداد به بصره برد بفروشد

 

... کار داری این قدر در پیش و پس

ای برادر که خدا گوید که بس

گر بدانی در عقب ها چیستت ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۱ - تتمه حکایت پسر مهتر تاجر

 

... در بیابان ریخت بوق و بازگشت

ای برادر هست با ما راست این

خود حقیقت نقد جان ماست این ...

... هم برون و هم درون را پاک شوی

درد باید ای برادر درد درد

ورنه رو بنشین عبث هرزه مگرد ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۶ - حدیث لاجبر ولا تفویض بل امر بین الامرین

 

... نسبتش با وصف عنقا و مگس

چیست دانی ای برادر اقتدار

آنکه در دست تو باشد اختیار

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۱ - قربانی نمودن خلیل الرحمن ع فرزند خود اسماعیل ع را

 

... دوستی جز بهر آن سلطان مکن

ای برادر نیست غیر از خاربن

دشمنی جز بهر او ای جان من ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۵ - حکایت مرد روستایی ساده که تخم منار کاشت

 

... در مناره حیرت مرد غریب

آمد و گفت ای برادر کیستی

این چنین حیران و زار از چیستی ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۲ - در بیان آوردن ابراهیم ع اسماعیل را در قربانگاه منی

 

... بایدش برید پا دستش شکست

ای برادر این جهاد اکبر است

کار سلمانست و کار بوذر است ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۶

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۳ - حدیث تفکر ساعة خیر من عبادة سنه و در حدیث دیگر سبعین سنه

 

... نه به دنیا نفع می بخشد نه دین

ای برادر دل بود خواب هوس

هست فکر و یاد تو بانگ جرس ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۴ - روانه شدن جناب امام حسین ع به سمت عراق

 

... می رود بنگر حسین آیا کجا

ای برادر از برادر بازپرس

هم ز انجامش هم از آغاز پرس ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۷ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع با اصحاب کبار خود در شب عاشورا

 

... جمله ی اصحاب از خورد و بزرگ

از برادر وز برادر زادگان

هم ز فرزندان و یاران جملگان ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۵۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۹ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع به اصحاب خود در صبح عاشورا و آماده شدنشان برای قتال

 

... وعده ی ما خدمت پیغمبر است

وان دگر یک با برادر همعنان

جانب میدان روان گشته دوان

کای برادر سوی میدان العجل

جان دهیم از بهر سلطان ازل

ای برادر جان کنون آید بکار

تا کنیم آن در ره آن شه نثار ...

ملا احمد نراقی
 
۱۳۶۰

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب اول » فصل هفتم - مفاسد بیماری نفس و فوائد صحت آن

 

زنهار ای جان برادر تا حدیث بیماری روح را سهل نگیری و معالجه آن را بازیچه نشماری و مفاسد اخلاق رذیله را اندک ندانی و صحت روح را به صحت بدن قیاس نکنی و چگونه عاقل چنین قیاس کند و حال آنکه مقصود از صحت بدن از برای کسانی که از روح و صلاح و فساد آن فراموش کرده اند نیست مگر زندگانی پنج روزه دنیا و زیست کردن در این عاریت سرا و بر مرض آن مفسده ای مترتب نمی شود مگر بازماندن از لذات خسیسه جماع و غذا و امثال این ها و اما اخلاق ذمیمه که بیماری روح از آنها است بازمی دارد آدمی را از رسیدن به لذت سعادت ابد و پادشاهی سرمد و هر یک از آنها پرده ای است ظلمانی که مانع اشراقات انوار الهیه و عایق فیوضات نفحات رحمانیه است و مسامحه در معالجات آنها آدمی را به هلاکت دایمه و شقاوت ابدیه می رساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگانی ابدی و حیات حقیقی است

و بعد از آنکه ساحت نفس انسان از اخلاق ناپسند پاک و به صفات ارجمند به ترتیب مقرر آراسته گردد مستعد قبول فیضهای غیر متناهیه رب الارباب بلکه به سبب آن رفع حجاب می شود و صور جمیع موجودات در آیینه دلش ظاهر می شود و در این هنگام موجودی می شود تام الوجود ابدی الحیات سرمدی البقا قامتش سزاوار خلعت خلافت الهیه و تارکش لایق تاج سلطنت و ریاست معنویه و می رسد به بهجتها و لذتهایی که هیچ دیده ای مانند آن ندیده و به خاطر هیچ آفریده ای نگذشته و از این رو است که سید رسل فرموده لو لا ان الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا إلی ملکوت السموات و الارض یعنی اگر نه این می بود که لشگر شیاطین اطراف دلهای بنی آدم را فراگرفته اند هر آیینه مشاهده می کردند حقایق موجودات عوالم علویه و سفلیه را و مطلع می شدند بر آثار قدرت کامله حق سبحانه و تعالی در آنها همچنان که تطهیر نفس از جمیع صفات خبیثه مورث رفع جمیع پرده های ظلمانیه و کشف حقایق جمیع موجودات امکانیه می گردد و همچنین ازاله بعضی از آنها نیز باعث صفایی و روشنایی در نفس می شود و بالجمله به قدری که آیینه نفس از زنگ کدورات عالم طبیعت پاک می شود صور موجودات عوالم قدس در آن ظاهر می گردد و به همان مقدار سزاوار بساط قرب پروردگار می شود و به این سبب خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند ان لی مع الله حالات لا یحتملها ملک مقرب و لا نبی مرسل یعنی مرا با خدای تعالی حالاتی چند است که هیچ ملک مقربی و پیغمبر مرسلی طاقت و توانایی آن را ندارد و هر کسی که در مقام سلوک را سعادت باشد و مراقبت از احوالات خود نماید به قدر استعداد و قابلیت خود برمی خورد به آنچه می رسد به او از الطاف ربانیه و فیوضات رحمانیه و لیکن فهم ما ادراک فوق رتبه خود را نمی کند اگرچه باید از بابت ایمان به بعثت تصدیق و اقرار به آن نماید همچنان که ما ایمان داریم به نبوت و خواص پیغمبری و لیکن حقیقت آنها را نمی شناسیم و عقول قاصره ما احاطه به کنه آنها نمی کند چنانچه احاطه ندارد جنین به عالم طفل و طفل نمی داند عالم ممیز را و مییز عامی نمی فهمد عالم علماء را و علماء نمی شناسند عالم انبیاء و اولیاء را ...

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۹۵