پیش آن شوریده افتادند خاک
کی نجات ما ز هر عطب و هلاک
عرضه کن اسلام بر ما زودتر
دینمان از دست شیطان باز خر
پس ز ترسایان فزون از صدهزار
ملت اسلام کردند آشکار
گفت آن شوریده با یاران که بود
این اثر از گفته شیخ ودود
من نگفتم گفت شیخ افسانه نیست
گفت او چون گفت هر دیوانه نیست
یا غرض بودش همین زین گفتگو
یا خداد داد این اثر در گفت او
ترجمان باشد زبان اهل دین
ترجمان مصحف علم الیقین
اهل دین افسون گرانند ای فتی
گفتشان افسون ز پیر جانگزا
گرچه افسونگر بجز لفظی نخواند
معنی آن لفظ را در دل نراند
رفته چون افسونگری را در زبان
گشته از آن آب خاصیت روان
آن اثرها نی به معنی اندر است
آن اثر اندر دم افسونگر است
چون گرفت افسونگر از استاد دم
آن اثر اندر دمش شد لاجرم
اهل دین را دم ز پیغمبر بود
کی دمش از هندویی کمتر بود
اهل دین را دم ز قرآن و دعاست
اهل دین را دم ز آل مصطفی است
ای برادر هرکه زینها دم گرفت
از دم او نور عالم در گرفت
می زداید ظلمت از دلها دمش
هرکجا زخمی دم او مرهمش
پخته گرداند دمش هر خام را
می گشاید اشک خونین فام را
پرده ی کفر و شقاوت می درد
زنگهای کهنه از دل می برد
چون از ایشان دم نداری دم مزن
برف می ریزی دو لب بر هم مزن
تا ز سوز دین نگردد دل کباب
دم نگردد گرم ای عالیجناب
تا تورا سوزی نباشد در جگر
دم مزن کاندر دمت نبود اثر
من که از حال درونت آگهم
گر دمت بر من بگیرد ابلهم
گر بخوانی خطبهای کافیه
ور بپردازی بهم صد قافیه
ور بیاری استعارات و مجاز
قصه ها گویی همه دور و دراز
در نگیرد در کسی ای ذوفنون
تا تورا دردی نباشد در درون
نفس را اول برو در بند کن
پس برو آهنگ وعظ و پند کن
منبری بگذار بهر خود نخست
وانگهی برجه به منبر تند و چست
آتشی در دل برافروز آنگهی
گرم کن هنگامه ی وعظ ای رهی
چونکه شیخ از ماجرا آگاه شد
جانب شوریده با صد آه شد
با ندامت خواست از جا در بگاه
تا بر شوریده آمد عذرخواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به وضعیتی اشاره میکند که جمعی از مسلمانان در شرایط دشوار و بحرانی قرار دارند و از یاری و نجات از مشکلات و خطرات زندگی خود مدد میطلبند. فردی شوریده (شیدا) به یارانش میگوید که باید به زودی به اسلام پناه برد، زیرا خطرات زیادی از سوی شیطان در کمین است. او اشاره میکند که سخنان شیخی به نام ودود را رد نمیکند، زیرا آنها ارائهدهنده حقیقت دین هستند.
شاعر به قدرت کلام و دم اهل دین اشاره میکند و میگوید که دمهای آنان از قرآن و دعا و خاندان پیامبر (ص) سرچشمه میگیرد و میتواند ظلمت و کفر را از دلها بزداید. او هشدار میدهد که اگر کسی دلی از درد نداشته باشد، نمیتواند تأثیرگذار باشد. در انتها، با اشاره به شیخی که از اوضاع آگاه میشود، بر ندامت او و تلاش برای عذرخواهی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: در برابر آن که دیوانه شده، به زمین افتادند؛ چه زمانی نجات ما از هر آسیب و فاجعه خواهد بود؟
هوش مصنوعی: زودتر اسلام را به ما معرفی کن، تا دینمان از چنگ شیطان خارج شود.
هوش مصنوعی: از ترسایان، بیش از صد هزار نفر به طور علنی به ملت اسلام پیوستند.
هوش مصنوعی: شوریده به دوستانش گفت که این نشانه و تأثیر از کلام شیخ ودود است.
هوش مصنوعی: من نگفتم که آنچه شیخ میگوید داستانی بیش نیست، او گفت که اگر چنین باشد، پس هر دیوانهای هم در سخنانش حق دارد.
هوش مصنوعی: شاید هدف او از این سخن گفتن همین بوده است یا اینکه خداوند این تأثیر را در گفتارش قرار داده است.
هوش مصنوعی: زبان اهل دین تفسیر کننده و گویای حقایق و دانش یقین است.
هوش مصنوعی: افراد دیندار مانند جادوگران هستند، ای جوان! به آنان بگو که افسون و جادو را از پیر دانا بیاموزند.
هوش مصنوعی: هرچند جادوگر تنها با کلمات خود جادو میکند، اما معنی آن کلمات در دل نمینشیند.
هوش مصنوعی: زنی که مانند جادوگری میماند، از زمانی که به زبان آمده است، به گونهای تأثیرگذار و جالب است که میتواند خاصیت جادو را به آب دهد.
هوش مصنوعی: آن نشانهها به خودی خود معنایی ندارند، بلکه آنچه در درون آنهاست، جادو و سحری را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: وقتی جادوگر از استاد سخنی گفت، تأثیر آن سخن به آن جادوگر منتقل شد و او تحت تأثیر قرار گرفت.
هوش مصنوعی: اهل دین به خاطر مقام پیغمبرشان، از او صحبت میکنند و ارزششان را به آن نسبت میدهند. نمیتوان از نظر اهمیت به افرادی که به دین و پیامبر تعلق ندارند، بها داد.
هوش مصنوعی: مؤمنان به قرآن و دعا اعتقاد دارند و همیشه به یاد اهل بیت پیامبر هستند.
هوش مصنوعی: ای برادر، هر کسی که از این موضوع سخن بگوید، از او نوری به عالم تابیده میشود.
هوش مصنوعی: هر جایی که دم او (هجرت و پیام او) وجود دارد، ظلمت و تاریکی را از دلها میزداید و زخمی که در دلهاست، با وجود او درمان میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی پخته و باتجربه شده، میتواند بر مشکلات و چالشها غلبه کند. اما در عوض، احساسات عمیق و دردناک، ممکن است بارها او را تحت فشار قرار دهد و به یادآوری مشکلات گذشته منجر شود.
هوش مصنوعی: پردههای نادرستی و سختی به سرعت کنار زده میشوند و صدای زنگهای قدیمی از دل را به سمت خود میکشاند.
هوش مصنوعی: اگر با آنها بلند صحبت نمیکنی، پس از آنها هیچ چیزی نگو. درست مثل اینکه برف میریزی، پس لبهایت را بر هم نزن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که درد و آتش ایمان دل را نسوزاند، این دل گرم نخواهد شد، ای بزرگوار.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق و اشتیاقی در دل تو وجود ندارد، صحبت و ادعا نکن؛ زیرا تاثیری در گفتارت نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: من از احساسات درونت خبر دارم. اگر تو با من خشمگین شوی، من همچنان نادان و بیخبر خواهم ماند.
هوش مصنوعی: اگر سخنرانی و خطابههای کافی را بخوانی، حتی اگر به یک صد قافیه هم بپردازی، باز هم ارزش چندانی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر از استعارهها و معانی غیرمستقیم استفاده کنی، داستانها به نظر میرسند که همه پیچیده و طولانیاند.
هوش مصنوعی: در کسی که با علم و هنر آشناست، جایی برای درد و رنج وجود ندارد. پس از او دوری کن تا خودت نیز از درد و رنج به دور بمانی.
هوش مصنوعی: ابتدا نفس خود را مهار کن، سپس به سوی نصیحت و اندرز برو.
هوش مصنوعی: برای خودت جایگاهی بساز و سپس با سرعت و قاطعیت بر آن جایگاه بایست.
هوش مصنوعی: در دل خود شوری ایجاد کن و سپس در زمان وعظ و نصیحت، مردم را با آن شور و گرما متوجه خود ساز.
هوش مصنوعی: زمانی که شیخ از ماجرا مطلع شد، با دل پریشان و اندوهی عمیق به سوی دیوانه رفت و آهی از دل کشید.
هوش مصنوعی: او با پشیمانی خواست از جای خود بلند شود تا به کسی که در حال هیجان و اضطراب است پاسخ دهد و عذرخواهی کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.