گنجور

 
۱۲۴۶۱

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۹ - جواب

 

... ببزم بود اعیان ازل شمع

مقیم بارگاه وحدت جمع

که شد از ذات و وصف و فعل فانی ...

... بود سیر دوم را در تکاپو

انا هو بار نخل سیر ثانیست

زمانی نیست نخل سیر آنیست ...

صفای اصفهانی
 
۱۲۴۶۲

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۳۰ - فی المناجات

 

... اناالموجود سر می پرستیست

انا اللهست بار نخله طور

بسینای ولایت لمعه نور ...

... انا المحبوب ما را سر ساریست

سوی المطلوب امر اعتباریست

حقیقت نیست غیر ذات وحدت ...

صفای اصفهانی
 
۱۲۴۶۳

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیب بند من واردات القلبیه فی معرفه الالهیه

 

... جایی که منم صدای جبریل

میاید و کس نمیدهد بار

فیض احدیتیم و حق را ...

... بیروی تو لاله نیست در بر

بی موی تو مشک نیست در بار

چشمی که سمن ندید و شکر ...

... بر کشتی کون ناخدا شو

تا بار دهندت آشنایان

بیگانه از این منی و ما شو ...

صفای اصفهانی
 
۱۲۴۶۴

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۵۴ - سلاله اشکانیان

 

... پس از وی فراهاد جایش بجست

ابارومیان بست پیمان درست

پسر بد دلاور مر او را چهار ...

... ولی گرد کوتارز نامور

ز باردانس بگرفت تاج پدر

چو جور و ستمکاری از حد فزود

زگاه آوریدند او را فرود

دگر بار برزین بشد تاجور

ولی زود روزش بیامد بسر ...

... پس از وی و نون گشت فرمانروا

که بود از نژاد و تبار کیا

چو یکسال بگذشت او درگذشت ...

... ولیکن نبودیش یارای او

دگر باره شاهی بدو بازگشت

بسی راند فرمان و پس درگذشت ...

میرزا آقاخان کرمانی
 
۱۲۴۶۵

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۶۱ - پادشاهی نرسی

 

... شکسته شد آن پادشه را سپه

ولی در سوم بار شاه دلیر

سر بخت او اندر آورد زیر ...

... یکی لشکر آراست بیش از شمار

دگر باره گالر سوی جنگ رفت

پذیرفت او را جهان جوی تفت ...

میرزا آقاخان کرمانی
 
۱۲۴۶۶

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

... هوای کوی تو از سر نمیرود ما را

هزار بار شویم آب اگر به شکل حباب

زبی حسابی ابنای روزگار افسوس ...

حاجب شیرازی
 
۱۲۴۶۷

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

... بدقماری در حقیقت کار مرد پاک نیست

سرو و بید از بار آزادند با آن اعتبار

باغ را پست و بلندی به ز نخل و تاک نیست ...

حاجب شیرازی
 
۱۲۴۶۸

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱

 

... زلف بر دوش بیفکند که از قدرت حسن

بار دلهای پریشان همه بر دوشش باد

دامن عصمت آن کس که ز گل پاکتر است ...

حاجب شیرازی
 
۱۲۴۶۹

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶

 

... پر شعبده و سحر شود عرصه عالم

گر معجز آن لعل درر بار نباشد

بلبل چو زلیخا نکند ناله و افغان ...

حاجب شیرازی
 
۱۲۴۷۰

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۲ - قصیده در مدح و میلاد ولی الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

 

... که دست او بتوان دست ناتوان گیرد

دوباره گر به زبان حرف کاف و نون آرد

جهان دیگر از آن صورت فکان گیرد

بهر دیار به دفع حسود بارد تیغ

بهر حصار به رفع عدو سنان گیرد ...

... مسلم است که ارکان آسمان این است

که روز بار تو را جا در آسمان گیرد

به داستان سخن از کیمیا و سیمرغ است ...

حاجب شیرازی
 
۱۲۴۷۱

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۲ - خاطره

 

... صبح دیدم قطره شبنم به روی برگ گل

زان لب و دندان گوهر بار یاد آمد مرا

چون به طرف گلستان آمد سحر باد صبا ...

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۲

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹ - تشنگی

 

... پشت مرا گر غمت شکست عجب نیست

بار فراق تو کوه را شکند پشت

خون مرا چشم جادوی تو نمی ریخت ...

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۳

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲ - خمخانه حق

 

... مگر از زلف خم اندر خم جانان آمد

شکر ایزد که دگر بار به کوری رقیب

دلبرم شاد رخ و خرم و خندان آمد ...

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۴

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹ - مژدۀ دیدار

 

... فضای این جهان از عطر گل پر گشته و گویا

نگار من همی با زلف عنبر بار می آید

مشو غمگین صبوحی گر دلت رفته است از دستت ...

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۵

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳ - خواب آلودگان

 

... هر چه می خواهی بکن با من تو ای طناز ناز

گر دهی یک بوسه ام زان لعل شکربار بار

ساقیا زان آتشین می ساغری لبریز ریز ...

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۶

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹ - مبدأ برهان

 

بار دگر به کوچه رندان گذر کنیم

تا بشکنیم توبه و سجاده تر کنیم ...

... با اختلاف مبدأ برهان ما و شیخ

این تجربت نباید بار دگر کنیم

یکباره راه زهد سپردیم و گم شدیم

بار دگر صبوحی از این ره گذر کنیم

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۷

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰ - گوهر

 

... با پری روی پریزاد به گلگشت بهار

ناپدید از نظر خلق به یک بار شویم

بلبل آشفته و مستانه سراید غزلی ...

شاطر عباس صبوحی
 
۱۲۴۷۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در حماسه و نکوهش زمامداران ایران هنگام توپ بستن سپاهیان تزاری روس به بارگاه امام هشتم فرماید

 

... دامن شهوت نیالایم به خون اوریا

گوهر از گفتار بارم زرناب از روی زرد

گنجها دارم بکنج عزلت از این کیمیا ...

... پادشه بر ما سوی اللهم گدا بر اولیا

گوهر و باران و شمس از من تراود چون مراست

بحر در دل ابر در کف آسمان اندر قبا ...

... جاذب آهن شد از تعلیم من آهن ربا

ژاله بارد بر گل از طبعم هوای فرودین

لاله کارد در چمن از نکهتم باد صبا ...

... آسمان هشتمم در خاک زندانی شدم

هستی اندر تنگبارم مانده اندر تنگنا

میهمان بر دوستم دل سیر و چشمان گرسنه ...

... داد چون نعمان بن منذر سنماری جزا

موکبم را در سفر باریک و سخت آمد طریق

حضرتم را در حضر تاریک و تنگ آمد قضا ...

... سهمگین تابد ستاره خشمگین گردد سپهر

تیر روید از زمین شمشیر بارد از هوا

اره ای گر در کف نجار بینی بی گمان ...

... کینه توز و کینه ورز و کینه خواه و کینه جو

فتنه آر و فتنه بار و فتنه کار و فتنه زا

هوششان مست از خمار و نشأه ی مینای می ...

... تاج شاهان را نباشد همسری با آن گیا

مهتری دارد اگر خوبنده اندر بار بند

مهتران دهر را بر وی نباشد اعتنا ...

... خوانده بر رویت ستایش هم زبانشان هم روان

کرده در بارت نیایش هم پدرشان هم نیا

در طریق سیل هایل چیست دیواری گلین ...

ادیب الممالک
 
۱۲۴۷۹

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در ستایش امیر نظام گروسی فرماید

 

... بشورید ابر سیاه از جوانب

ببارید سیم سپید از کران ها

دمان ابر تاری چو پیلان جنگی ...

... به برف اندرون سینه مالان همی شد

چو در ریگ ها باره ترکمان ها

فتادم به پیش از همه کاروانان ...

... ندانی چرا سودها از زیان ها

بدین روزگاران که بارد به گیتی

ز ابر سیه مرگ ها و هوان ها ...

... از آن عنبرین خاک قوت روان ها

اگر بار دیگر ببوسم سرایش

ز بختم سزد شکرها و امتنان ها ...

ادیب الممالک
 
۱۲۴۸۰

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - مطلع دوم

 

... بنزد حق چنانستی مکرم

ببار شه چنانستی مقرب

که پیش مرتضی عمار و میثم ...

... هم اینک بایدم کوی تو ملجأ

هم اکنون باشدم بار تو مارب

مرا بپذیر و بگذار آسمانرا ...

... ز هر کاری شمر دستند اصوب

به دربار تو می بینند مقصد

ز درگاه تو میجویند مطلب ...

ادیب الممالک
 
 
۱
۶۲۲
۶۲۳
۶۲۴
۶۲۵
۶۲۶
۶۵۵