گنجور

 
شاطر عباس صبوحی

بار دگر به کوچهٔ رندان گذر کنیم

تا بشکنیم توبه و سجّاده تر کنیم

یک جرعه در کشیم از آن داروی نشاط

چندین هزار وسوسه از سر به در کنیم

دل را بدست مطرب و معشوق می‌دهیم

فارغ ز فکر نیک و بد و خیر و شر کنیم

ما کیستیم و قوّت تدبیر ما کدام

تا ادعای دفع قضا و قدر کنیم

زاهد بما نصیحت بیهوده می‌دهد

کز باده بگذریم و ز ساقی حذر کنیم

با اختلاف مبدأ برهان ما و شیخ

این تجربت نباید بار دگر کنیم

یکباره راه زهد سپردیم و گم شدیم

بار دگر صبوحی از این ره گذر کنیم