بر سر مژگان یار من مزن انگشت
آدم عاقل به نیشتر نزند مشت
پرده چو باد صبا ز روی تو برداشت
ریخت به خاک آبروی آتش زرتشت
پیش لبت جان سپردم و به که گویم
بر لب آب حیات، تشنگیم کشت
پشت مرا گر غمت شکست، عجب نیست
بار فراق تو، کوه را شکند پشت
خون مرا چشم جادوی تو نمیریخت
از پی قتلم لبت به شیر زد انگشت
مغبچگان، پای از نشاط بکوبید
دختر رز میرود به حجلهٔ چرخشت
کافر و مؤمن چو روی خوب تو بینند
آن به کلیسا و این به کعبه کند پشت
دشمن اگر میکُشد، به دوست توان گفت
با که توان گفت اینکه: دوست مرا کُشت؟
آب حیاتش تراود از بن ناخن
آنکه لبت را نشان دهد به سر انگشت
کام، صبوحی نبرد از لب لعلت
تا که به خون جگر چو غنچه نیاغشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیبایی معشوقه اشاره دارد و احساسات عمیق شاعر را در مواجهه با او به تصویر میکشد. شاعر میگوید که نباید به زیبایی معشوقه دست زد، زیرا عاقلانه نیست. او از جاذبه و تاثیر عمیق چهره معشوقه سخن میگوید و بیان میکند که عشقش چنان قوی است که میتواند کوهها را بشکند. شاعر در دلتنگی و جدایی از معشوقه به سر میبرد و به تضاد عشق در ادیان مختلف اشاره میکند، به طوری که زیبایی معشوقه میتواند مؤمن و کافر را به یکدیگر نزدیک کند. نهایتاً شاعر از قدرت عشق میگوید و تاثیری که معشوقه بر او گذاشته، هرچند دردناک باشد، موجب میشود تا او همچنان به آن عشق ادامه دهد.
هوش مصنوعی: به مژگان یار من دست نزنید، زیرا آدم عاقل به او آسیب نمیزند و نمیخواهد که به خاطر یک لحظه بیاحتیاطی، درد و رنجی به او برسد.
هوش مصنوعی: چون نسیم صبحگاهی پرده را از چهرهی تو کنار زد، اعتبار و عظمت آتش زرتشت به زمین افتاد.
هوش مصنوعی: من جانم را پیش لب های تو فدای کردهام و به چه کسی بگویم که در کنار آب حیات، من همچنان تشنهام و این تشنگی مرا هلاک کرده است.
هوش مصنوعی: اگر غم تو بر دوشم سنگینی کند و مرا بشکند، چه عجیب است، وقتی که جدایی تو میتواند کوه را هم بشکند.
هوش مصنوعی: نمیدانم چرا چشمان زیبا و جادوی تو باعث نشد که خون من بریزد، چون برای کشتن من فقط کافی بود که لبهای تو به شیر بزنند و انگشتانات به کار بیفتند.
هوش مصنوعی: عزیزان، شادی و نشاط خود را فراموش کنید، زیرا دختر زیبا به زودی وارد خانه خود خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر دو، یعنی کافر و مؤمن، وقتی روی زیبای تو را ببینند، یکی به کلیسا و دیگری به کعبه پشت میکند.
هوش مصنوعی: اگر دشمن مرا بکشد، نمیتوانم به دوست بگویم که او مرا کشته است.
هوش مصنوعی: آب حیات از زیر ناخن او میجوشد، و لبت را با نوک انگشتش نشان میدهد.
هوش مصنوعی: نوشیدن خوشی و لذت از لب تو مانند غنچهای است که به خون دل آغشته نشده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.