گنجور

 
۱۰۸۶۱

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸

 

... هر شب دهیم وعده ی دیدار که تا صبح

صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم

گیرم به نگاهی ز تو صد حسرتم افزود ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۲

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴

 

... در آن سر کوه راه به اغیار گرفتیم

در محفل او مدعی از غیرت ما بار

بر بست بصد حسرت و ما بار گرفتیم

دردا که سپردیم به زاغ و زغن آخر ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۳

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۸

 

... بی تو چشم سحاب را چو سحاب

خجل از چشم اشک بار کنم

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۴

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

پیغام تو را گر همه دل بود بریدم

یک بار نگفتم که ندامت نکشیدم

سنگ ستم هیچ کس این ذوق ندارد ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۵

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸

 

... هر نکته که در عشق بتان یاد گرفتم

ویران چو سحابش کند از اشک دگر بار

کاشانه ی او را دگر آباد گرفتم

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۶

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

... ترک سر گفته نهادم به رهت پای طلب

زان که سر در ره عشق تو بود بار تنم

بی اثر نیست چو مرغ چمنم ناله سحاب ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۷

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

... همنشینی با سگ کویش کنم

تا فزایم اعتبار خویشتن

غیر چون دیدم به بزمت با رقیب

بستم از کوی تو بار خویشتن

گه نشانم آتش سوزان دل

زآب چشم اشک بار خویشتن

گه ز آه شعله بار خود کنم

چاره ی شبهای تار خویشتن ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۸

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲

 

... یا دلش را نرم از آهم چو سنگ خاره کن

یا مکش هر ساعتی صد بار ما را یا به ما

آنچه خواهی کرد از جور و جفا یک باره کن

سخت پر خون گشته دل در سینه ام ای دیده باز ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۶۹

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸

 

... هرکه کشد نرگس جادوی تو

چشم سحاب ار نبود اشک بار

می زند آتش به جهان خوی تو

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۰

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۵

 

... شوی اگر به چمن موسم خزان آیی

تن ضعیف فرو مانده زیر بار دلم

ز بس که بر دلم ای بار غم گران آیی

چه شعله ها که مرا از زبان زبانه کشد ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۱

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - جشن و آتش بازی

 

... به هشت برج مرتب ولی زهر برجی

ستاره بار به سطح زمین و روی هوا

زهر طرف شجری آتشین که گر خوانند ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۲

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - انوار غیب

 

... بپای خاست زهر جانب آتشین سروی

که بار آن همه از نارو برگ اخگر شد

نه سرو بلکه درختی درختی که پور عمران را ...

... هزار گلبن تابان پدید از آذر شد

اگر زآتش نمرود پیش ازین یکبار

پدید گلشنی از بهر پور آزر شد

شراره زکف ساحران آتشبار

بسان سینه ی ثعبان و کام اژدر شد ...

... نعال مرکب او زیب گوش گردون گشت

قبار درگه او کحل چشم اختر شد

ازاو چو خانه ی زین روز رزم زینت یافت ...

... شهاب رمح و زحل درع و مهر مغفر شد

تگرگ مرگ ببارید از هوا چو پدید

زتیغ برق و غبار ابرو کوس تندر شد

زمین معرکه گردید گلشنی کآنرا ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۳

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - زهره ی زهرا

 

... هر طرف نغمه سرایی که زرشکش به فغان

بر بط باربدونای نکیسا آمد

هر کسی را زمی صاف ز آلایش غم ...

... وربه برج سرطان جای دو شعرا آمد

به هوا گشت یکی پیک شرربار روان

که به نیروی رسن مرحله پیما آمد ...

... شد شتابان اگرش سلسله بر پا آمد

فرق این باشجر آنست همانا که به بار

از شجر میوه از این لؤلؤ لالا آمد ...

... اطلس چرخ یکی پرده ی دیبا آمد

از سحاب کفش آنجا که گهرباری کرد

بهره یکسان به اعادی و احبا آمد ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۴

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - به مناسبت مراسم همسری و آتش بازی سروده است

 

... زهی نعال سمند تو طوق گردن گردون

خهی غبار قدوم تو کحل دیده ی اختر

به پیش پرتو رای تو تیره طلعت انجم ...

... مرا به کلک سخن گسترد و به طبع سخنور

مرا بنان گهر بار طوطیی است که هر دم

به جای بیضه برآرد هزار دانه ی گوهر ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۵

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - معما در وصف شمشیر و مدح

 

... گه بود الماس پیکر گه بود یاقوت رنگ

گاه باشد گوهر آگین گاه باشد لعل بار

چون نماید جلوه باشد جلوه گاهش از یمین ...

... هم هلال قامتش زابروی لیلی یادگار

هم غبار مقدمش بر چشم انجم توتیا

هم نعال مرکبش در گوش گردون گوشوار ...

... هم نخواهم بحر طبعش را چو بحر موج خیز

هم نگویم ابر دستش را چو ابر قطره بار

کآن گهر زاییش از طبع وی آمد مستفاد ...

... سرورا امید گاها روزگاری شد که نیست

کس چو اهل فضل و ارباب هنر بی اعتبار

هر که اصحاب هنر از صحبتش دارند ننگ ...

... روزگار سفله پرور سود بر چرخش کلاه

آسمان نامساعد داد بر بادش غبار

چرخ هر کس بود از جام جهالت درد نوش ...

... گر نهالی این زمان کس پرورد از باغ نظم

عاقبت نارد بجز خار ندامت برگ و بار

زین جهت کلکم که باغ شعر را آمد تذرو ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۶

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹

 

... که آن به باغ فروزد چو شعله در منقل

محیط ابر درر بار شد به باغ و به راغ

بسیط خاک گهر زای شد چه دشت و چه تل ...

... نه عیسی است ولی لطف او شفای علل

فروغ انجم بارای روشنش تیره

سپهر اعلا با قدر عالیش اسفل ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۷

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲

 

... جام جمشید برون آمد از این نیلی دن

یا سلیمان فلک کردت گر باره به دست

خاتمی را که زدستش بربود اهریمن ...

... بس گهر زای تراز بحر بود در نیسان

بس درر بارتر از ابر بود در بهمن

طبع او گاه سخاوت کف او گاه کرم ...

... به ضیابخش دل خسته ی پیران کهن

به غبار قدم و خاک درت کآمده اند

توتیایی که از آن چشم خرد شد روشن ...

... ساحت گلشن دهرم به نظر چون گلخن

اشک من گشته گهربار تر از ابر مطیر

آه من گشته شرر بار تر از برق یمن

اشک سرخم به رخ زرد بدآنسان پیدا ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۸

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵

 

دگر باره شد ابر در بوستان

گهر بار چون دست فخر زمان

ز نظاره ی یوسف نو بهار ...

... دلاویز مانند باد بهار

شرربار مانند برق یمان

هم از لطف و بیمش بود روز و شب ...

... مکن جز وفا در خیالم گمان

که این گشته بارای من مقترن

که این کرده با ذات من اقتران ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۷۹

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - مدح و تاریخ

 

... در موسم بهار سموم خزان وزید

گردید ابر مرحمت او چو قطره بار

در شوره زار فصل دی انواع گل دمید ...

... جاوید آب حیوان زین برکه شرمسار

هر بار نوشی آبی گو لعل بریزید

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۸۰

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰

 

... این ماهی سیمین نگر طبع سمندر یافته

ساقی زجام بزم شه سرویست بار آروده مه

یا ماه نخشب جایگه بر سرو کشمر یافته ...

... در باغ کین آمد مگر رمحش نهالی پر ثمر

کز قلب خصم کینه ور بار صنوبر یافته

آن خطبش ثعبان و شی افکنده در دهر آتشی ...

سحاب اصفهانی
 
 
۱
۵۴۲
۵۴۳
۵۴۴
۵۴۵
۵۴۶
۶۵۵