گنجور

 
۱۰۶۱

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۹ - غزل

 

... روان شد خیل زنگی سوی مغرب

خروش کره نای و گردش گرد

به گردون در زحل را کور و کر کرد ...

... سپاه آمد ز هر گوشه فراهم

ز گردش اشهب گیتی شد ادهم

ز هر مرزی روان شد مرزبانی ...

سلمان ساوجی
 
۱۰۶۲

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

... روح باغ میوه عشق است و همت باغبان

وین تن خاکی به گردش همچو دیوار آمده ست

سعدی از قدر تو غافل بود آن ساعت که گفت ...

سیف فرغانی
 
۱۰۶۳

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۰

 

... زمین را سرفرازیهاست زیر پای درویشان

بتقدیر ارچه گردون را همه زین سو بود گردش

بگردد آسمان زآن سو که گردد رای درویشان ...

سیف فرغانی
 
۱۰۶۴

عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق

 

... ندانی این قدر و خویش را نهی دانا

حصول گردش چرخ بلند و سیر نجوم

غرض ز مبدا ارکان و فطرت اشیا ...

عبید زاکانی
 
۱۰۶۵

عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح عمیدالملک وزیر

 

... به کام و رای تو و دوستان تو بادا

همیشه جنبش افلاک و گردش ایام

هزار قرن بزی دوستکام و دولتمند ...

عبید زاکانی
 
۱۰۶۶

عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - در مدح رکن‌الدین عمیدالملک وزیر

 

... حمایت تو کسی را که در پناه آرد

چه غم ز گردش ایام بی حیا دارد

جهان پناها ده سال بیش میگذرد ...

عبید زاکانی
 
۱۰۶۸

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۷

 

... به جز وسعت در این دنیای پهناور چه می خواهی

به امر حق تعالی در جهان و گردش دوران

تویی برتر ز مخلوق ای بشر دیگر چه می خواهی ...

کمال خجندی
 
۱۰۶۹

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۶

 

... جفا بر من بسی کرد آن ستمگر

همانا گردش گردون برینست

نمی سوزد دلش بر حال زارم ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۰

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۰

 

... بیا و روز جوانی به باد غصه مده

که حال گردش این چرخ پیر پیدا نیست

غم جهان مخور ای دل که نیست بایستم ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۱

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷

 

... برو که چاره ی تو غیر بردباری نیست

اگرچه ساخته ام با جفای گردش دهر

ز چرخ ناسره امکان سازگاری نیست ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۲

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۶

 

... هست امکان که تهیگاه هم از هم بدرند

گردش دور فلک را چو بقا نیست چرا

آخر از کار جهان جمله چنین بی خبرند ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۳

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۴

 

... ولی اگر بکند یاد ما دمی شاید

دلا به گردش و دور زمانه باید ساخت

نه آنچنان که بباید چنانکه می آید ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۴

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۰

 

... به عشق روی چو ماهش صبور باش ای دل

ببین ز گردش ایام تا چه می زاید

دو دیده ی دل من از جهان خبر داری ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۵

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۶

 

به جان رسید دل من ز گردش افلاک

شدست جامه صبرم ز دست هجران چاک ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۶

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۹

 

... ای دل ز حادثات جهان تنگ دل مباش

دایم به یک نسق نبود گردش فلک

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۷

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۱

 

این گردش گردون که چو لعبت بازیست

هردم به طریقه ای و هردم سازیست ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۸

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

پیوسته ز گردش فلک می نرهیم

وز جور زمانه زنک می نرهیم ...

جهان ملک خاتون
 
۱۰۷۹

حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷

 

از چرخ به هر گونه همی دار امید

وز گردش روزگار می لرز چو بید

گفتی که پس از سیاه رنگی نبود ...

حافظ
 
۱۰۸۰

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶

 

... گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است

چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است

در مجلس ما عطر میامیز که ما را ...

حافظ
 
 
۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۱۳۰