گنجور

 
۹۷۰۱

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳

 

... آنکه بگذشت وزنام نیک آثاری نداشت

چرخ هرگز بر مراد راستان دوری نزد

راستی جز کجروی این سفله رفتاری نداشت ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۲

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

... هر که مریض غم وی است مسیحا

آیدش از چرخ چارمین بعیادت

بنده او باش و کوس پادشهی زن ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۳

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷

 

... آری از شمع است آتش از پر پروانه نیست

چون من بی پا و سر چرخ از چه سرگردان بود

از غم زنجیر زلف یار اگر دیوانه نیست ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۴

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰

 

حجه قایم که جبریل امین دربان اوست

او به فرمان خدا و چرخ در فرمان است

مطلع فجری که بادش هر دم از ما صد سلام ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۵

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳

 

... ازین چکامه سزد پرچمی بیارایید

فراز چرخ برینش در اهتزاز کنید

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۶

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

... نازم این چشمه که ترجیح بدریا دارد

چرخ را عشق درآورده بگردش این شاه

زیر فرمان ز ثری تا به ثریا دارد ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۷

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶

 

... در جهان هر کس ز مینای قناعت مست شد

همتش کی منت از این چرخ مینایی کشد

صحبت تنها ملال آرد صغیرا سعی کن ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۸

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۴

 

... دادن تاج به تاج نمد آسان نبود

چرخ این سکه به نام پسر ادهم زد

پایه رفعتش از چرخ برین میگذرد

هر که پا از سر همت بسر عالم زد ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۰۹

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸

 

گر نه برقع بر رخ آن مه جبین افتاده بود

مهر از خجلت ز چرخ چارمین افتاده بود

گر بدان صورت دل و دین باختم عیبم مکن ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۰

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱

 

... او بخون پیکر من میکشد و من نازش

چرخ را بیضه وش آورده بزیر پر خویش

مرغ دل تا بهوای تو بود پروازش ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۱

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵

 

... براستی که رود هر که از جهان بیرون

شود ز بازی این چرخ کجمدار خلاص

چه سالهاست که دارم بدل غمی زانغم ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۲

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۴

 

... لطف شه مردان صغیر از بهر من کافی بود

گر حیدرم یاری کند من چرخ را یاری کنم

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۳

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۸

 

... بهر بیچاره بلی چاره چه باشد تسلیم

همت از چرخ بیاموز که شد بر در دوست

از ازل تا به ابد ملتزم یک تعظیم ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۴

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۶

 

... بل بر پدر و مادر عاصی پسرانیم

گو سنگ تنبه دگر ای چرخ میفکن

خود رنجه مفرمای که ما خیره سرانیم ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۵

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۶

 

... برای رفتن خود این قدر شتاب مکن

بس است طعن رقیب و جفای چرخ مرا

دگر تو بر من آزرده دل عتاب مکن ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۶

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

... خشت است بالش آخر و خاکست بسترت

حالی اگر ز چرخ برین متکا کنی

آخر برهگذر فتدت سیم استخوان ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۷

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۶

 

... دست گیرد مگر از کور دلان بینایی

راستی کجروی چرخ فزون گشت کجاست

دست اختر شکنی پای فلک فرسایی ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۸

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۰

 

... که گفت نیست فلکر استون که تا محشر

قیام چرخ بود از قیام انسانی

صغیر جمله اشیاء طفیل انسانند ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۱۹

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۴ - غدیریه به بحر جدید

 

... برآمد شه دین بر سر منبر

چو بر چرخ برین مهر منور

خلایق همه در حیرت از آن شاه ...

صغیر اصفهانی
 
۹۷۲۰

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۶۷ - تاریخ سنهٔ مجاعه

 

... گذشت و میگذرد سالی آنچنان بر خلق

که نیست چرخ کهن سال را چو آن بنظر

چگونه سالی سالی که گوییا گندم ...

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۴۸۴
۴۸۵
۴۸۶
۴۸۷
۴۸۸
۴۹۲