دیگرم پروای خویش اندیشهٔ بیگانه نیست
بزم جانم را ضیا جز از رخ جانانه نیست
چون درآمد یارم اندر خلوت دل زانسرای
خویش هم رفتم که دیدم جای هر بیگانه نیست
زاهدان از صحبت ما نیستند آگه بلی
صحبت عشقست آخر قصه و افسانه نیست
عشق از معشوق خیزد بر دل عاشق زند
آری از شمع است آتش از پر پروانه نیست
چون من بی پا و سر چرخ از چه سرگردان بود
از غم زنجیر زلف یار اگر دیوانه نیست
نیست غم گر ما شدیم از دور ساغر بی نصیب
پیش چشم مست ساقی حاجت پیمانه نیست
کعبه از مولود پاک مرتضی شد محترم
ورنه فرقی در میان کعبه و بتخانه نیست
بارها گشتم نهانی در دل زار صغیر
غیرگنج مهر حیدر اندر این ویرانه نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر بیان میکند که دیگر به خود و دغدغههایش اهمیت نمیدهد و همه توجهش معطوف به محبوبش است. او در دل خود، جایی برای بیگانگان نمیبیند و این عشق را فراتر از داستانها و افسانهها میdاند. عشق به قلب عاشق از معشوق میرسد و او مانند شمعی است که با پروانه در پی هم میسوزد. شاعر از غم دوری از معشوق شکایت دارد و میگوید که اگر دیوانه است، از زخم زلف یار است. همچنین، او اهمیت کعبه را به وجود مولود پاکی چون امام علی نسبت میدهد و در نهایت، جستجوی خود را در دل سوزان و ویرانش بیان میکند و میگوید که جز عشق و محبت حیدر، گنج دیگری در این دل ندارد.
هوش مصنوعی: دیگر برای خودم اهمیتی قائل نیستم و به فکر دیگران نیستم. تنها روشنایی و شادی بزم زندگیام، تنها از چهره محبوبم ناشی میشود.
هوش مصنوعی: وقتی یارم در خلوت دلش وارد شد، من هم به آن مکان رفتم و متوجه شدم که جایی برای بیگانگان نیست.
هوش مصنوعی: زاهدان به حرفهای ما آگاه نیستند، اما حقیقت این است که ما در مورد عشق صحبت میکنیم و این موضوع قصه یا افسانه نیست.
هوش مصنوعی: عشق از سوی معشوق بر دل عاشق میتابد. درست مانند آتش که از شمع برمیخیزد و در حقیقت، آتش به خاطر پروانه نیست.
هوش مصنوعی: چرا من بدون دست و سر مانند یک چرخ سرگردان هستم؟ این به خاطر غم زنجیر زلف یار است، اگر واقعاً دیوانه نیستم.
هوش مصنوعی: نگران نباشید اگر ما دوریم، زیرا در برابر چشمان مست ساقی، نوشیدنی بینصیب نمیماند و نیازی به پیمانه برای طلب کردن نیست.
هوش مصنوعی: کعبه به سبب تولد فرد پاک و بزرگوار علی (مرتضی) ارزشمند و محترم شده است، وگرنه هیچ تفاوتی میان کعبه و خانهی بتها وجود نداشت.
هوش مصنوعی: بارها به طور پنهانی در دل تنگ و غمگین خودم گشتم، اما جز عشق و محبت حضرت علی (حیدر) در اینجا هیچ چیز دیگری پیدا نکردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست
گنج ما گنجیست کو در کنج هر ویرانه نیست
هر کرا سودای لیلی نیست مجنون آنکست
ورنه مجنون را چو نیکو بنگری دیوانه نیست
چشم صورت بین نبیند روی معنی را بخواب
[...]
نقد گنج کعبه جایش جز دل ویرانه نیست
حلقه بر در گو مزن زاهد که کس در خانه نیست
در حریم کعبه و بتخانه عاشق محرم است
هرکه با عاشق آشنا شد هیچ جا بیگانه نیست
سربسر احوال ما چون کوهکن جان کندن است
[...]
حسن اگر در پرده باشد عشق ازو دیوانه نیست
بر چراغ روز بال افشانی پروانه نیست
تا طبیب خستگان عشق چشم مست اوست
ناله بیمار غیر از نعره مستانه نیست
نیست سامانی بغیر از رخنه در ویرانه ام
[...]
سرو مینا را تذروی بهتر از پیمانه نیست
شمع را در بزم دلسوزی به از پروانه نیست
حسن ذاتی فارغ است از صنعت مشاطگان
زلف جوهر دست فرسود نسیم و شانه نیست
مرغ روح اهل مشرب را نمی آرد به دام
[...]
بیلب او نشئهای در ساغر و پیمانه نیست
شیشة می را دماغ جلوة مستانه نیست
سیرت معشوق از سیمای عاشق ظاهرست
سرگذشت شمع جز در دفتر پروانه نیست
هر شبم در سینه آشوبی است از پهلوی دل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.