گنجور

 
۸۹۶۱

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۱۸ - تطبیق

 

... چو مشکوتیست او را ملک اسفل

ز جاجه باشدش چرخ محدد

بر ارباب عیانست این مشاهد ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۲

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۳ - در تنزل روح از مقام تجرد به‌ عالم‌ صورت‌ و مجملی‌ از معنی‌ حدیث‌ نورانیت

 

... وی زتو مکشوف سر لو کشف

چون تویی در چرخ توحید آفتاب

در دل ما ضوء خویش افزون بتاب ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۳

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۶ - در رسیدن جذبه‌ عشق‌ و اجتذاب‌ روح سالک‌ عارف‌ از مقام سلوک به‌ عالم‌ جذب‌ فرماید

 

... کله ام زآن کله کوبی دنگ شد

حالی از چرخم چه باک ار هی زنم

نک به فرق چرخ و چنبر پی زنم

طبل وحدت را کنون افشاء زنم ...

... شهر و کوه و دشت را سیلاب کند

چرخ و سنگ و آسیا را آب کند

جوی و بحر و دجله و شط شد یکی ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۵

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۹ - تمهید ثانی‌

 

... در بیان اختیار اینجا بگو

من چگویم چرخ با این کار و بار

زین کمین فریاد کرد از اختیار ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۶

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در مکالمه‌آن حضرت‌ با سید سجاد صلوات‌ ﷲ علیهما

 

... سلسله تو گر ز دست و پا فتد

چرخ از گردش جهان ز اجزا فتد

سلسله پس لازم ذات تو است ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۷

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۴ - خطاب‌ به‌ نفس‌ ناطقه‌ درویش‌ مجذوب

 

... گر که این تب در مسیح افزون بدی

جای او در چرخ چارم چون بدی

صاحب این تب فنای فی الفناست ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۸

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » ضمائم » نسب‌نامهٔ اقطاب نامدار

 

... عیان شد پس حبیب الدین ثانی

ز چرخ دل چو ماه آسمانی

دگر شد شاه شمس الدین ثانی ...

... هم آن شه خرقه بر نورعلی داد

که بود آن شاه ماه چرخ ارشاد

حسین شیخ زین الدین از او دلق ...

صفی علیشاه
 
۸۹۶۹

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۲۹- تمثیل

 

... صورت آن گر که جویی از مثال

چرخ هشتم باشد آن بی احتمال

هم محیط او بر سماوات و زمین ...

صفی علیشاه
 
۸۹۷۰

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۲

 

... خود ز مجموع حریفان تشنه تر

چرخ زاستسقای آبش در طپش

برده او بر چرخ بانگ العطش

ای ز شط سوی محیط آورده آب ...

عمان سامانی
 
۸۹۷۱

عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در ستایش دو علت ایجاد و دو مایه خلقت بنی آدم النبی الاکرم و الولی الافخم صلوات الله علیهما

 

... چراغ طلعت حق با کمال مشتعلی

خدیو آیین یعسوب دین که چرخ برین

بر رهیش ز خورشید دوخته حللی ...

عمان سامانی
 
۸۹۷۲

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - آفتاب برج فتوّت

 

... بساط خاک شد از تیرگی چو طالع مجنون

بسیط چرخ شد از روشنان چو طلعت لیلی

شبی دراز چو بالای شاهدان سمن بر ...

... هزار مهره سیمین به روی تخته مینا

رواق چرخ شد از شمع ماه و مشعل انجم

همی منور چونان که کاخ خسرو والا ...

... ظهور ایزد بیچون ز کم و کیف مبرا

گشوده زال کهن سال چرخ از درماتم

سواد موی شبه گون ز شام تیره به سیما

به پیشگاه شبستان چرخ دست زمانه

فروخت مشعله ماه و شمعدان ثریا ...

... ز فیض نفخه لطفش صفا به جنت و طوبی

مراد چرخ نبود ار طواف کعبه کویش

نبود گردان زین سان به گرد مرکز غبرا ...

افسر کرمانی
 
۸۹۷۳

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - گل گلزار علیین

 

... به نزد مهر ملک آرای رأی روشنت باشد

فراز چرخ چارم ذره آسا بیضه بیضا

بود عرش برین با تخت کمتر پایه جاهت

چو اوج ذروه چرخ و حضیض ساحت غبرا

تو را صبح و مسا قدوسیان بهر ثنا بر در ...

افسر کرمانی
 
۸۹۷۴

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - مُنجی دور زمان

 

... با رخت مه را چه نسبت ای که با خاک درت

بر بساط چرخ چون نقشی بر آب است آفتاب

گرنه آسیبش رسید از تیغ تو پس از چه روی ...

... باد خصمت زآتش قهر خدا در تاب و تب

بر فراز چرخ تا دایم بتاب است آفتاب

افسر کرمانی
 
۸۹۷۵

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - داور کشور جان

 

... چهره بنمای که از بهر نثارت همه شب

چرخ را دامنی از اخترکان پرگهر است

من و اندیشه شخص تو کجا زآن که بری ...

... تا در این دایره از مهر جمالت اثر است

سر نهادیم به پای تو و پا بر سر چرخ

تا نگویند که هر عاشق بی پا و سر است

افسر کرمانی
 
۸۹۷۶

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - فرش و عرش

 

... چون مشرف ز قدوم تو زمین شد آری

چرخ ساید به زمین سر سخنی معتبر است

نکند کسب ضیا گر ز سهایت همه دم ...

افسر کرمانی
 
۸۹۷۷

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - دامنی از اخترکان

 

... چهره بنمای که از بهر نثارت همه شب

چرخ را دامنی از اخترکان پرگهر است

من و اندیشه ذات تو کجا زآن که بری ...

... خاک اگر بستر و ور خاره مرا زیر سر است

سر نهادیم به پای تو و پا بر سر چرخ

تا نگویند که هر عاشق بی پا و سر است ...

افسر کرمانی
 
۸۹۷۸

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - سجده گاه عاشقان

 

... مرکز پرگار هستی گر نباشد کوی تو

طوف کویت از چه ور این چرخ مینایی کند

می سزد گر بنده ای از بندگان حضرتت ...

افسر کرمانی
 
۸۹۷۹

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - امام عوالم

 

... چنان گشتم از فتنه دهر عاجز

چنان ماندم از باری چرخ مضطر

که درمان دردم بود سم قاتل ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۰

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - یک جهان خورشید

 

... ز جان دشمن بگرفت آسمان کیفر

سپهر چرخ دگر زد زمانه شد تبدیل

دوباره گشت جهان بر مراد اهل هنر ...

افسر کرمانی
 
 
۱
۴۴۷
۴۴۸
۴۴۹
۴۵۰
۴۵۱
۴۹۲