گنجور

 
۵۱۰۱

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۸

 

... هر نفس مینگری بر خود و میبالی از آن

داغها در جگر لاله ستانست که تو

بسکه مشغول خودی سیر گلستان نکنی

نیم سوز است اگر لاله از آنست که تو

نکنی سوی چمن یک نگه از ناز تمام ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۲

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۱

 

... یک نرگست از گلشن صنع است گل صبح

یک داغ ازین لاله ستان هر شب تاری

یک جاده بگلزار تو هر قامت سروی ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۳

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۰

 

... دیللر خواجه دنیادار دور گور فانی دنیاسی

گورر عاقل بود شتونگ لاله سیندین چشم دل بیرله

که دایم عشرت ایچره کلفتی توی ایچره دوریاسی ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۴

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۵

 

... سننک گل تک جمالنک بیر نظر تا پرده سیز گوردی

گوزوم هر لاله سیرابه تو شدی قیندی قانی

گیچه سیلاب تک گرداغه دورماز طاش طاش اوسته ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۵

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در بی قدری جهان و ستایش شاه مردان، دستگیر روز جزا، حضرت امیرالمؤمنین علی مرتضی «ع »

 

... خود نمایی که ز صرصر نیست در باغ وجود

گردباد عمر باشد لاله را نشو و نما

نشکنی تا خویشتن را لاف قرب حق مزن ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۶

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - وصف بهار و ستایش شاه حیدر نسب ایران، حارس کشور دین شاه سلیمان صفوی

 

... بر بساط چمن افگنده هوا مسند رنگ

هر طرف نامیه از لاله و گل بزم آراست

مسندآرا به سعادت شده سلطان بهار ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۷

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - وصف بهار و ستایش ذات پاک حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی «ص »

 

... هست روشن اینکه بس مشکل بر آب گوهر است

آتش هر لاله از داغ دل آرد بسکه زور

خاک گلشن بی نیاز از منت خاکستر است ...

... نسخه هر طاعتی را راه دینش مسطر است

لاله زار سرخ رویی را هوای اوست آب

بوستان زندگانی را ولای او براست ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۸

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در وصف بهار و ستایش شه سریر امامت حضرت رضا«ع »

 

... بداد دردسر روزگار دی چندان

که خون لاله بهار از رگ سحاب گرفت

گرفت گرم هوا را چنان ترشح ابر ...

... گمان شود که مگر میجهد شرار از سنگ

ز کوه لاله ز بس در نمو شتاب گرفت

ز بس که تار نگه ریشه میکند چو نهال ...

... چمن نقاب سیه بر رخ از سحاب گرفت

در آتش است زهر داغ لاله نعل بهار

کدام گل ز رخ خویشتن نقاب گرفت

بکوه و دشت گل و لاله موج زن گردید

چنانکه راه بگردیدن سراب گرفت ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۰۹

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در بث الشکوی و مرثیت و مدحت حضرت سیدالشهداء امام حسین «ع »

 

... زبان شود در و دشت از برای لعن یزید

درون لاله شد آخر زدود آه سیاه

ز بس که آتش این غصه اش بدل پیچید ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۰

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - وصف بهار و ستایش خسرو جم قدر کامکار شاه عباس ثانی

 

... از بس نبرد کرده بخیل سپاه غم

خون لاله لاله میچکد از تیغ کوهسار

گردیده اند گرمی و سردی ز عدل او ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۱

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - تجدید مطلع

 

... در بوستان سبز فلک هر رگی ز ابر

یک شاخ ارغوان شده از عکس لاله زار

در گوش اهل هوش نباشد خروش رعد ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۲

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در عشق و سلوک و مذمت دنیا و مدحت پیشوای بحق ناطق حضرت امام جعفر صادق «ع »

 

... بیغمی رخنه تا در او نکند

لاله بر داغ دل کشیده حصار

دست اگر باشدت تهی چه غمست ...

... سیل گیر حوادث است این دشت

زده زآن لاله خیمه بر کهسار

صر صر فتنه بس که پر زور است ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۳

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مذمت دنیا و مدحت جان و دل و چشم و چراغ دین حضرت امام حسن مجتبی «ع »

 

... ز شرم روی و قدر و علم و مجد او عرق ریزد

چمن از ژاله کوه از لاله بحر از در فلک ز اختر

روان او جنان او زبان او بیان او ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۴

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در توصیف خزان و ستایش سرور دنیا و دین و فخر آسمان و زمین حضرت امام محمد باقر «ع »

 

... بسکه رنگین است گلشن مینماید در نظر

همچو داغ لاله زاغان در میان گلستان

هست در چشم نظر بازان ز زاغان هر طرف ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۵

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در ناپایداری روزگار و بی اعتباری دنیا و منقبت سالاردین صاحب الامر، واپسین موج بحر زخار امامت حجت خدا قائم آل محمد«ع »

 

... مژده ات را گر نسیم آرد بگلشن از شتاب

لاله در ره داغ خود گم کرده خیزد از زمین

ابرها از دوریت افلاک را چشم پرآب ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۶

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - توصیف شکوفه بهاری و ستایش آفتاب سپهر امامت حسن مجتبی «ع »

 

... که دستار اندازد از سر شکوفه

زده لاله حرف جگر پاره او

که بر سر دریده است معجر شکوفه ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۷

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲ - در آفرین یکی از بزرگان

 

... کنج عزلت خوشترم از شهر بند شهرتست

دامن پر اشک گلگونم به از صد لاله زار

سر ز خدمت چون نتابم پا ز رفتن مانده است ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۸

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۰

 

... خندیدن من کدورت از دل نبرد

داغ دل لاله را شکفتن چه کند

واعظ قزوینی
 
۵۱۱۹

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳۲ - تاریخ درگذشت ملابوذر فرزند مولانا خلیل الله قزوینی

 

... کرد از این عالم فانی چو سفر

نو گلی رفت که چون لاله گذاشت

داغها گلشن خود را بجگر ...

واعظ قزوینی
 
۵۱۲۰

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳۵ - ماده تاریخ فتح قندهار

 

... زنده از گرد کلفتش در گور

برق تیغش چو داغ لاله کند

دشمن روسیاه را محصور ...

واعظ قزوینی
 
 
۱
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۳۶۲